واژه پراکنی دانشجویان ساروی در سایه ی جو زدگی سیاسی

گروهی از دانشجویان ساروی تحت سیاست زدگی برخی دانشجویانی که در این چند وقت اخیر به اشتباه و با مهر دانشجویان بسیجی(!) و یا تعداد دانشجویانی به تعداد یاران امام زمان (و باز هم تعجب !!) در طوماری خواستار حضور گزینه های جبهه ی پایداری در انتخابات شده اند دست به نگارش نامه ای با عنوان "دعوت 365 نفر از دانشجویان ساری از دکتر جلیلی و دکتر لنکرانی" زده اند.

مطمئنن شنیده اید که دفاع نکردن بهتر از بد دفاع کردن است ،دکتر جلیلی عزیز دل ماست و به قول دوستان صفا و خلوصش برای ما ثابت شده است اما متن این نامه از طرف دانشجویان ساروی که حاوی مطالب توهین آمیز و تهمت به دیگر کاندیداها است واقعا جای تاسف دارد ،

 نکته ی خنده دار و تامل برانگیز دیگر آنجایی است که غیر مستقیم برخی از کاندیدا رو به پیرو اندیشه ی آدام اسمیت( نظریه ی تکنوکراسی) متهم میکنند اما در ادامه می گویند کشور نیاز به کارگزارانی دلسوز انقلابی ..... و متخصص و متعد دارد. نکته اینجاست که کلمه ی "متخصص متعد" همان واژه ی است که از طرف نمایندگان دکتر قالیباف که متهم به تخصص گرایی شده بود بیان شده است اما این دانشجویان ساروی با واژه دزدی "متخصص متعهد" سعی در فریب کاری و بد اخلاقی سیاسی دارند ...

حال اگر از این نکته هم چشم پوشی کنیم سوال بنده ی دانشجو از این عزیزان محصل در ساری این است که تخصص در کدام یک از چهره هایی که نام بردند وجود دارد؟! دکتر لنکرانی که پزشک اطفال است و تنها یک دوره مسئولیت وزارت بهداشت را بر عهده داشت یا دکتر جلیلی که آنچنان سابقه ی مدیریت کلان را در سابقه ی اجرایی خود ندارد؟!

البته این متن در تخریب چهره های مانند دکتر لنکرانی و جلیلی نیست زیرا که این بزرگ واران چهره هایی انقلابی ،و در حال حاضر مهمترین پرچم داران تفکر گفتمان انقلاب به حساب می آیند و اصلا قصد تخریب این افراد و یا هر کدام دیگر از کاندیداهایی که در تضاد جدی با آنها هستم را ندارم .زیرا این کار طبق فرمایش ولی امر مسلمین خیانت به مردم به حساب می آید و ترویج این روش اصلا درست نیست.

در کل پیام این مطلب آن است که هر عزیزی که میخواهد از نامزد خود با هر شکل اصولی حمایت کند مانعی ندارد اما در عرصه ی سیاست هم باید یاد گرفت که ادب را رعایت کرد.از تخریب چهره هایی که آنها را قبول نداریم بپرهیزیم.زیرا به هر شکل تمامی کاندیداها در چارچوب نظام اسلامی وارد میشوند و مورد تایید نظام هستند .گرنه ما خیلی زودتر از این ها وارد تحلیل و جریان شناسی انتخابات شده ایم و اگر میخواستیم با بد اخلاقی سیاسی و تخریب چهره ها به حمایت از کاندیدای مورد نظر خود بپردازیم دوستان دانشجوی ساروی پشت خط قلم و تجربه ای سیاسی ما جا می ماندند

و در نهایت باز هم این دوستان ساروی را دعوت به آرامش سیاسی میکنم و متذکر میشوم که تند رویی ها و احساس گرایی ها است که مانع از پیروزی نهایی میشود وگرنه قطار انقلاب سریع تر از هر زمانی در حال حرکت به سمت مقصد نهایی خود است.


بعد نوشت: بنده فعالیتم را در ستاد دکتر قالیباف منکر نمیشوم اما این یادداشت نه در دفاع از قالیباف است و نه در تخریب دکتر جلیلی و لنکرانی فقط صرفا تلنگری است به همکلاسی ها  که قرار است  آینده در این جامعه نقش آفرینی کنند پس باید از همین حالا مروت و ادب را مقش کرد نه تخریب و افترا


رسانه نوشت:

همین یادداشت در پایگاه خبری تحلیلی هراز نیوز

  

افغانستان در اشغال طالبان غربی.!

دلم برای ملت افغانستان میسوزد ، نه آنچنان که وضع معیشتی درستی ندارند نه .. و نه آنچنان که امکانات رفاهی آنچنانی ندارند .. با نبود اینها هم میشود ساخت .دلم برای آن کودک افغان میسوزد که تحت تاثیر گروه راک سیار غربی در کابل با انگشتانش نماد شیطان پرستی را نشان میدهد.در نبود فرهنگ و اصالت چگونه میتوان ساخت؟! کشوری که از دوران افراط طالبان به دوران تفریط پس از اشغال رسیده است بدون اینکه زیبایی های حس میانه رو تجربه کرده باشد .. برای اینهاست که دلم میسوزد وگرنه نوجوان افغان را چه به نماد شیطان پرستی ..؟افغانستان تغییری نکرده است ، همان است ، همان که در دوران طالبان بود فقط اشغالگران غربی پوستش را عوض کرده اند ...

آوینی یعنی منطقت را به کار بگیر

آوینی را باید آن قدر کنج ذهنت حلاجی کنی تا در یابی جهان چه اسطوره ی را از دست داد. . .

جدا از تحلیل های فرا ماورایی و جملات قصار، پیش بینی او در مورد آینده محسن مخلباف و نحوه ی برخورد با دنیای فرار اطلاع رسانی از شاهکارهای خاص این متفکر انقلابی به حساب می آید ...

این جمله تمام یافته های من است از شخصیت استاد آوینی:

"آوینی یعنی منطقت را به کار بگیر برای درک دنیای پیرامونت نه آنچه در مسیر آّب رخ میدهد بلکه در خلاف با حرکت دنیای اصولی"



بیستم فروردین ماه سالگرد شهادت شهید اهل قلم و استاد اندیشه سید مرتضی آوینی گرامیباد


تکنوکراسی از 57 تا 92

اختصاصی بلاغ/محمد قنبرنیاء - سال 91 به پایان رسید و به واسطه ی تحریم های سخت علیه جمهوری اسلامی این سال به یکی از بدترین سالهای اقتصادی کشورمان تبدیل شد.

البته نقش اقتصاد مقاومتی در کاهش اثرات سوء این تحریم ها چنان غیر قابل انکار بود که نشریه ای آمریکایی نشنال اینترست در گزارشی به آن اعتراف کرد هر چند اگر مردم کشورمان بیشتر به طرح اقتصاد مقاومتی بها میدادند و کمی به آن توجه میکردند اکنون در وضعیت بهتری بودیم و دیگر اثرات تحریم علیه کشورمان واضح نبود.

 البته این امر مشکلی ریشه ای است و به همین بهانه رهبر معظم انقلاب ابتدای سال جاری با سخنان خود اشاره ی به این موضوع داشتند و به طور مستقیم به ریشه ای مشکلات اشاره کردند.

 تکنوکراسی یا به تعبیر پارسی فن سالاری  نکته ی بود که مقام معظم رهبری در سخنان خود در حرم رضوی آنرا دلیل آسیب پذیری  اقتصاد کشور در برابر تحریم ها عنوان کردند.

این واژه هر چند برای سیاست مداران کلیشه ای است اما برای عموم شاید جالب باشد تا بدانند که چگونه یک سیاست تاریخ مصرف گذشته ی وارداتی بر بدنه ی اقتصاد کشور لطمه وارد کرد.

برای درک بهتر مطلب بهتر است ابتدا به مفهوم تکنوکراتی پرداخته شود.تکنوکراسی در واقع یک نوع فن سالاری و تکنیک گرایی در اداره ی امور کشور است به نوعی که در این منوال مهمترین خصیصه هدف و نتیجه ی کار است که به هر نحوی باید مطلوب از آب درآید به هر نحوی (!).پنج رکن اصلی تکنوکراتی شامل 1_ نخبه گرایی 2_عقل ابزاری 3_هدف گرایی 4_علم گرایی 5_تخصص گرایی است.

("به دیگر سخن فن‌سالاری به مفهوم هواداری از رهبری ارباب فن است که بر ماشینیسم و دانش فنی و مهارت‌های فناورانه تکیه دارد و همان‌ها یعنی مهندسان، دانشمندان و تکنوکرات‌ها باید فعالیت‌های اقتصادی و سیاسی را رهبری کنند.)"1

سکولاریسم دریچه ای ورود به وادی تکنوکراتی است .به بیان روشن تکنوکراتی از سکولاریسم منشا میگیرد و هر تکنوکراتی یک سکولار است.

نظریه ای تکنوکراسی زاده ی قرن بیستم است و به دلیل آنکه آنچنان کارآمد جلوه نداد و نتوانست خود را با نیاز های روز حکومت ها تطبیق دهد، در آرشیو سیاستهای غربی ماند و رشد چندانی نداشت.

این نظریه دارای یک مشکل اساسی و بنیادی است و آن اینکه هر فرد متخصصی  میتواند وارد این سیستم شود حال دارای هر ویژگی منفی که باشد خواه یک متخصص بی دین خواه یک متخصص غیر نرمال و هر تعریف دیگری .... در واقع مهمترین معیار برای انتخاب مدیران در این نظریه فن سالاری اشخاص است  و برای دیگر مولفه های انسانی ، اخلاقی و دینی فیلتری وجود ندارد.

شاید این پدیده در ابتدا برای حکومت های غربی مفید واقع شده باشد اما به مرور رنگ باخته و جای خود را به سیاست ها نو دادند.شروع این پدیده در کشور ما مربوط میشود به دولت بازرگان.

او که یک اسلام گرای راستگرا بود معتقد به اندیشه ای سکولاریسم بود، به همین جهت اکثریت کابینه ی موقت خود را از اعضای حزب نهضت آزادی انتخاب کرد و سمت های پایین دست را به انقلابیون سپرد.

تکنوکراتی در دولت بنی صدر در حد یک شعار باقی ماند زیرا سدی به نام شهید رجایی  به خوبی در مقابل اندیشه های سیاسی کج بنی صدر مقابله میکرد اما اوج تنوکراسی در کشور را باید به دولت سازندگی نسبت داد.به نظر میرسد در آن زمان دولت مردان معتقد بودند که نظریه ای تکنوکراسی همچنان در غرب مفید واقع شده است و این بزرگترین اشتباه دولت مردان در آن زمان بود.

زیرا حتی اگر به زعم آنان این نظریه همچنان تا آن زمان در غرب مثمر ثمر واقع شده باشد وقوع انقلاب مقدس اسلامی در سال 57 خط بطلانی بر کارآمدی این نظریه در کشورمان کشید و پرونده ی آنرا بست.

با این حال حضور مدیران معلوم الحالی که از ابتدای دولت سازندگی تا همین اواخر که بر سر کار بودند زیان های بسزایی بر بدنه ای اقتصاد کشور وارد کرد.

البته نباید این پدیده را تنها مختص به دولت سازندگی دانست و به نظر میرسد تکنوکراتیک عارضه ای است که در اواخر عمر دولت ها به سراغ کشور می آید البته این پدیده به مرور بعد از دولت سازندگی در کشور کم رنگ تر شده است اما قبول اینکه در دولت های اصلاحات و دولت فعلی این پدیده به روی کار نیامده است کمی مشکل است.

حال امید آن میرود با توجه صحبت های مقام معظم رهبری و گوشتزد کردن عواقب تکنوکراتی برای کشور ، دولت آینده بیشتر از پیش مراقب نفوذ این پدیده در بدنه ی خود باشد.

1_ ویکی پدیا فارسی


رسانه نوشت:


همین یادداشت در پایگاه خبری مشهد سر

همین یادداشت در پایگاه خبری عنقا نیوز

همین یادداشت در پایگاه خبری بشارت نیوز

همین یادداشت در پایگاه خبری تحلیلی ندا آنلاین