پلورالیسم سربازان آمریکایی در آزادی .. !

 

قبل نوشت : تاریخ نگارش این یادداشت بعد از دیدار والیبال ایران و آمریکا و قبل از بازی ایران و لهستان است

 

پلورالیسم سربازان آمریکایی در آزادی .. !

مسابقه والیبال میان تیم کشورمان و آمریکا با پیروزی ارزشمند تیم کشورمان به پایان رسید و به وضعیت تیم ملی ما در جدول مسابقات گروه دوم لیگ جهانی سر و سامانی داد ؛ با این حال اما ظاهرا تبعات فرهنگی حاصل از این مسابقه به پایان نرسیده است و عملکرد و رفتار بازیکنان تیم آمریکا قبل از شروع مسابقه دو تیم به ویژه ممناعت از نوشیدن آب قبل از اذان مغرب به افق تهران  همچنان نقل محافل مجازی مخاطبان ایرانی است .به این خاطر ضرروی به نظر می رسد تا در اندک فرصتی به اندازه پارگراف های یک یادداشت به شناخت این رفتار بازیکنان آمریکایی و تببین فلسفی و جامعه شناختی این پدیده پرداخت.

1_ پارگراف نخست ؛ پلورالیسم چیست ؟!

برای پی بردن به فهوای کلام و اشرافیت بر ذات عمل نیاز است تا ابتدا اطلاعاتی مقدماتی در مورد پلورالیسم دینی کسب کرد؛ این پدیده نو ظهور که حدود نیم قرن از تولد آن می گذرد فرایندی طی سکولاریزه شدن است که با روند تسامح و تساهل به حیات خود ادامه می دهد .طبق دستورالعمل این پدیده جوامع و ملت ها به جای فاصله گرفتن از یکدیگر به دلیل آیین های مختلف با تسامح و تساهل به یکدیگر نزدیک می شوند و جامعه ای با اجتماع مومنان چند دین را به وجود می آورند و به تبع آن حکومت ها در اجرای قوانین به جای برتری دادن قوم یا دینی بر دیگر ادیان با احکام اعتباری حاصل توافق جمع ، حقوق مردم را تنظیم می کنند.این پدیده در دهه های اخیر تبدیل به نسخه ای درمانی و حیاتی بسیاری از کشور ها از جمله استرالیا ، هند ، ایرلند شمالی ، کانادا ...  و آمریکا شده است !

2_اجرای فرهنگ پلورالیستی در تئاتر ورزشگاه آزادی !

رفتار بازیکنان آمریکایی در ممناعت از نوشیدن مایعات قبل از اذان مغرب پیش دیدگان 12 هزار مسلمان ایرانی بی شک نه فقط یک هنجار و فرهنگ شخصی بلکه سرچشمه در فرهنگ عمومی و پلورالیستی آمریکایی ها دارد .حقیقت آن است که جامعه آمریکا یک جامعه ای دینی است که آیین های مذهبی آن طی سکولاریزه شدن یا کمرنگ شده است و یا دچار انحراف گردیده است و هر چند با محقق شدن هشدار کارشناسان مذهبی نسبت به پیامد های سکولاریزه شدن ؛ قشر امروزی و جوان آمریکایی کمتر سنخیتی با مذهب دارد اما روح دینداری همچنان در بخش عظیمی از جامعه آمریکا به طور فردی در جریان است و رفتار بازیکنان آمریکایی هم با الهام از همین فرهنگ پلورالیستی سرچشمه در رفتار دینی رایج در آمریکا دارد.

3_ پارگراف سوم ؛ دیدگاه اسلام در برابر پلورالیسم چیست ؟!

در دین مبین اسلام همواره تاکید فراوانی به صلح و دوستی شده است و پیروان آیین ها و مذاهب دیگر علاوه بر رسمیت داشتن مورد حمایت دین اسلام هم بوده اند. اما تفاوت فاحش دیدگاه اسلام نسبت به پلورالیسم آنجا است که از دیدگاه اسلامی تنها ادیان ابراهیمی مورد وثوق هستند و ادیان دیگر ساخته و پرداخته ذهن بشر است و سرچشمه ای زمینی و مادی دارند مثال بارز این ادعا عملکرد حضرت محمد (ص) در قبال دیگر ادیان رایج جهان عرب پس از فتح مکه است .رسول اکرم (ص) پس از فتح مکه تبعیت از آیین مسیحیت و یهود را برای پیروان آن مذاهب بلا مانع برشمرد اما تمامی ریشه های بت پرستی را خشکاند .تفاوت دیگر نگاه اسلامی دربرابر پلورالیسم اجرای قوانین حکومت ها است ؛ دین اسلام هر چند ادیان دیگر در یک اجتماع را مورد پذیرش می داند اما قوانین و حقوق مستقر بر یک حکومت را هم نیز دینی بر می شمرد در حالی که پلورالیسم با همزیستی مومنان چند دین به دلیل ممناعت از اختلاف نظر و شکاف در جامعه با کنار گذاشتن قوانین ادیان مختلف قوانین و احکامی خارج از دایره دین را تصویب می کند.

4_ دیدگاه شهید مطهری در برابر پلورالیسم

در زمان حیات شهید مطهری پلورالیسم آنچنان رونق نگرفته بود که مستقیما مورد نقد و بررسی این شهید متفکر قرار بگیرد ؛ اما در آثار شهید مطهری مطالبی بیان شده است که عینأ ریشه های فلسفی پلورالیسم را مورد نقد قرار می دهد .در جلد 24 کتاب مجموعه آثار شهید مطهری ، ایشان ضمن بازگویی واقعه تاریخی از سفر ملکه انگلستان به هند آنرا برخوردی نادرست با آزادی عقیده می داند و می نویسد : ملکه انگلستان در سفر به هندوستان به همه معابد رفت ، در همه جا احترام گزارد.وقتی می خواست به فلان بتخانه وارد شود قبل از آنکه به کفش کّن معروف برسد از بیرون کفشهایش را در آورد و گفت اینجا معبد است ، محترم است.با اینکه می گفت من خودم مسیحی هستم و بت پرست نیستم اما از باب اینکه یک عده انسانها این بت ها را محترم می شمارند ، من باید آنها را محترم بشمارم ، عقیده آزاد است " . شهید مطهری اینگونه رفتار ها را احترام به آزادی عقیده در حصار احساس میبیند و معتقد است آزادی عقیده باید بر اساس تفکر و تعقل باشد نه آزادی عقیده بر اساس دلبستگی و احساس همچنین شهید مطهری محبت واقعی را محبت توام با واقعیت می داند و معتقد است محبت واقعی راه سعادت بشر را نشان می دهد نه محبتی که صرفا تصدیق کننده افکار انسانها باشد(حتی اگر افکاری پوچ و ضد تفکر و تعقل باشد مانند احترام گذاشتن به آیین بت پرستان) .از نظر شهید مطهری محبت واقعی نه تنها ممکن است جاذبه ای نداشته باشد بلکه ممکن است سبب دفع نیز شود لذا فرهنگ پلورالیستی که بر پایه احترام و محبت به دیگر ادیان استوار است اینگونه در اندیشه های استاد مطهری نفی می شود.

5_ ماموریت پلورالیسم در دنیای معاصر چیست ؟!

همان طور که بیان شد پلورالیسم یا کثرت گرایی دینی پدیده ای است که با احترام گذاشتن به تمامی عقاید و ادیان در فرایند تساهل و تسامح ؛ جامعه ای از اجتماع مومنان چند دین را به وجود می آورد که قوانینی اعتباری که فرای فرهنگ دینی و ایدئولوژی است را بعنوان راه حل سازش و همبستگی بر جوامع حاکم می کند .حال اینکه این احکام مورد پذیرش همگانی جامعه از چه طریق و از چه کانالی مشخص می شود سرنخی مطمئن از وظیفه پلورالیسم در دنیای معاصر را در اختیار ما قرار خواهد اما قبل از اشاره به این کانالها باید به نقش فرهنگ و عقاید جوامع در تصویب احکام اعتباری اشاره کرد ، بی شک زمانی که قانونی بر اساس توافق جمعی تصویب می شود حتما یک وجه اشتراک فرهنگی میان موافقان آن قانون وجود دارد.اما فرهنگ خود نیز در جوامع پلورالیستی تحت هدایت بازو هایی از جمله سینما ، اینترنت ، ماهواره و رسانه است ، به طور مثال این امر را در نظر بگیرید که چگونه همجنس گرایی در برخی کشور ها نه تنها امروز آزاد شده است بلکه حقوق همجنس گرایان در بسیاری از کشور ها به رسمیت شناخته می شود این آزادی از آنجایی محقق شده است که پدیده پلورالیستی این اجازه را به جوامع می دهد تا با سلیقه ی که ریشه در فرهنگ صادراتی کشور های لیبرال دارد قوانین و حقوق ملت خود را تصویب کند.

به عبارتی دیگر پلورالیست امروز فضایی ایجاد کرده است تا کشور های قدرتمند نظام لیبرالیستی موفق شوند ایدئولوژی را در کشور های دینی کنار زنند و با استفاده از ابزار های فرهنگی خود دست به استعمار نوین ملت ها بزنند ، حال بدیهی است این فرهنگ نه تنها در دین ما بلکه در ملت ما هم قابل پذیرش نیست و امکان ندارد به واسطه محبت احساسی بازیکنان تیم والیبال آمریکا جنایت هایی که این کشور در طول جنگ تحمیلی و بعد از آن و با اعمال تحریم های ناجوانمردانه در حق ملت ایران کرده است به دست فراموشی سپرده شود.

چاوز ... پیام منتظران را به مسیح برسان

چاوز بعد از مدت ها دست و پنجه نرم کردن با بیماری در گذشت ، از طرف کاخ سفید پیامی برای مردم ونزوئلا مخابره میشود"ما از مردم ونزوئلا حمایت میکنیم" بعد از ارسال خبر "اوباما" نفسی راحت میکشد.

مخالفان در سوریه عملا مورد حمایت های نظامی ، مالی و استراتژیک غرب و عرب برخورداند تا ذره ی از قدرت "بشار اسد" کاسته شود و کمر بند مقاومت در خاور میانه شکسته شود

نقطه ی مشترک آنان "اسرائیل و قدس"است .

نتانیاهو فکر میکند جهانی روشن تر از قبل مقالبش قرار خواهد گرفت ، اما او فکرش را نمی کند که "هر آرامشی طوفانی برپا خواهد داشت" .

او خواهد آمد ، با لشکری 313 نفره به فرماندهی مسیح و یاران انقلابی اش ....


بعد نوشت:

همین یادداشت در پایگاه حرف تو

همین یادداشت در پایگاه خبری زاهدانه


تصاویر/کارهایی که نمایندگان دوست ندارند مردم بفهمند














عکاسان مجلس اینبار شانس آوردن

 سلام

اینکه بعضی ها به خودشون اجازه میدن هر طوری که خواستن با خبرنگار و رسانه برخورد کنند واقعا جای تاسف داره ..!

این نشون میده علاوه بر اینکه هنوز رسانه های ما حرفه ای نشدن مسئولین هم نحوه ی مدیریت خبر و رسانه رو هنوز یاد نگرفتند.

چطور وقتی عکاس ها لحظه های تاریخی که نمایندگان  برای نشان دادن وحدت و همدلی صورت ریس مجلس رو بوسه باران میکنند ثبت میکنند همه چی خوبه اما حالا اگه یه عکس هایی در میره که نباید بره ..... !!

این مثل این میمونه که طرف بره تو یه شبکه ی اجتماعی و چیز هایی که نباید به اشتراک بذاره رو به نمایش در بیاره بعد بره یقه ی مخاطبانش رو بگیره که چرا عکس منو دیدی ؟!

خب همین کارارو میکنید که تهش یکی مثله مسیح علی نژاد پا میشه میره اونور آب هر غلطی که دلش میخواد میکنه و میگه.

خدارو شکر که مصوبه عدم حضور عکاسان در مجلس رای نیاورد وگرنه خدا میدونه بی بی سی میخواست در موردش چه فتنه ی به پا کنه ..!


بعد نوشت: همین یادداشت در بخش وبلاگستان پایگاه خبری تحلیلی بلاغ

دو کلمه حرف حساب با احتکار کنندگان محترم

سلام

این روزها صاحبان بازار پسته خوب دارند واسه خودشون تو انبار ها پسته ذخیره میکنند، به قول یکی از مسئولین تو این کشور ظاهرا صاحبان سرمایه اهل مرام اسلامی نیستند ..!

یک پیام به این محترکین محترم : دوستانی که در محرم غذای نذری بیرون میدید و در رمضان سفره های انفاق پهن میکنید ، در شریعت خداوند احتکار کردن مثله این میمونه که خون مردوم بکنید تو شیشه لذا ازاین جهت کار شما فعل حرام محسوب میشه و تا زمانی که آه این ملت پشت شماست ولخرجی هاتون در محرم و رمضان اون دنیا به کارتون نمیاد

خب این از محترکین محرتم

اما وظیه ما چیه؟!

وقتی اولین بار حرکت خودجوش این جونای بسیجی رو دیدم که میگن ما امثال عید آجیل و به خصوص پسته نمیخوریم به تلنگر از روی شکم پرستی به خودم زدم و گفتم مگه میشه ؟!؟!

اما وقتی هر چه بیشتر از این ماجرا گذشت و بیشتر تو فکر فرو رفتم دیدم واقعا ما دلمون رو به چه چیزایی که خوش نکردیم(البته خودم را میگم) حالا یه سال عید آجیل نخوریم دنیا رو سرمون خراب میشه ؟ اصلا تا آخر عمر پسته نخوریم خب مگه چه اتفاقی میفته ؟! واقعا بی دلیل نیس ائمه و معصومین (ع)  این همه حدیث در مورد شکم پرستی گفتن و مسلمونارو از اون بر حذر داشته .

امام علی - علیه السّلام - فرمود: از پرخوری برحذر باشید، زیرا پرخوری مایه قساوت و سنگدلی، تنبلی نسبت به نماز و تباهی بدن است.

کاریکاتور پسته احتکار

طنر نوشت: امسال عید میبینم کی خندونه پسته جان


رسانه نوشت: همین یادداشت در بخش وبلاگستان پایگاه خبری تحلیلی بلاغ

ولنتاین غربی مقابل فرهنگ اسلامی

سلام

نمی دونم احساسی که نسبت به ولنتاین دارید از جنس چه نوع احساسی است ، ولی شخصا یک حس فاجعه وار نسبت به این مناسبت دارم ، قطعا نه آن فاجعه ی که هشدار دهنده ی روابط دختر و پسر است و لزوم پر کردن خلاء های روانی برای جوانان را به گوش مسئولان می رساند .بلکه فاجعه ی به مراتب مخرب تر از آن ....

اگر نگاهی مختصر به ساختار ولنتاین بیاندازیم به خوبی در میابید که این روز در فرهنگ غربی یعنی جشن گرفتن معشوقه ها ، غرب پس از پشت سر گذاشتن دوران حکومت کلیساها که ناشی از ضعف دینی آنان بود به سمت دنیایی به پادشاهی انسان ها پیش رفت ، معنای کلی این جمله یعنی اینکه دیگر حد و حدود انسانها در اختیار قوه ی تعقل خودشان بود.

در این حدود سنت الهی ازدواج بسیار رو به زوال گذاشت ، رابطه های جنسی متضاد با چارچوب انسانیت در غرب افزایش یافت و ازدواج دیگر به معنای قبلی خود نبود ، این فرهنگ چنان در میان غربی ها نفوذ پیدا کرد که باراک اوباما در گیر و دار مبارزات انتخاباتی خود برای افزایش شانس پیروزی ازدواج همجنس گرایان را به رسمیت میشناسد و فرانسو اولاند ریس جمهوری فرانسه تلویحا رفتار اجتماعی به نام ازدواج را به حساب نمی آورد.

مسلما نادیده گرفتن روابط عرفی و مهمتر از آن ازدواج های رسمی سبب نابودی بخشی از ساختار شخصیتی انسانها میشود ، در نتیجه غرب برای ترمیم این ضایعه به مسکن های مانند ولنتاین روی می آورد .

با توجه با ساختار کشور خودمان اگر این مسکن را در جامعه خود پیاده کنیم طبعا نباید هیچ مفهومی داشته باشد  و مانند آن ضرب و المثلی است که می گوید "سری که درد نمی کند را دستمال نمی بندند"

اما مسئله اینجاست که این مسکن امروزه در جامعه ما در حال گسترش است ،این یعنی مشکلی وجود دارد و باید به فکر درمان بود یعنی یک جای کار می لنگد یعنی یک هشدار.قطعا افزایش سن ازدواج و مشکلاتی که امروزه بر سر راه جوانان وجود دارد یکی از معضلاتی است که اصولا برمیگردد به طی مسیر فرهنگی اجتماعی ما ایرانیان در طول تاریخ.

اما احساس فاجعه واری که ابتدای مطلب عرض کردم بر میگردد به این نکته که مبادا فرهنگ غربی که نابود کننده ی بنیان خانواده است در میان جوانان ما رسوخ پیدا کرده باشد که اینچنین دل به مناسبت های غربی همانند ولنتاین میبندیم ؟!

با وجود سلاح های مخربی مانند بی بی سی که درآستانه ی روز ولنتاین برنامه ی نوبت شما خود را اختصاص به موضوع همجنس گرایی در ایران میدهد  هیچ دور از ذهن نیست که اگر ما هم در مقابل اینچنین تهاجم هایی مقابله به مثل نکنیم روزی مجبور به پذیرش حقوق همجنس گرایان در ایران بشویم ، البته این در حد یک فرضیه است و عوامل بی بی سی نباید به آن دلخوش کنند!

زیرا فرهنگ ایرانی که از زیر بنای اسلامی ساخته شده است محکم تر از این حرف هاست و تنها جوانانی که در روز قدس شعار های "نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران" سر میدهند مغلوب همچین فرهنگ های غربی میشوند..!


رسانه نوشت:

همین یادداشت در بخش سیاسی نقل قول

همین یادداشت در بخش وبلاگستان پایگاه خبری بلاغ

همین یادداشت در بخش اجتماعی حرف تو

همین یادداشت در پایگاه خبری عصر هامون


امام فقط در رسانه های خارجی وعده آب و برق مجانی داد ...


سلام

همیشه اصرار داشتم برای نام بردن رسانه هایی مثل بی بی سی  از صفت"مرموز" استفاده کنم، حال بخشی از تحریف حرفه ای یک واقعیت توسط عوامل غربی گرا به وسیله همین رسانه ها رو تشریح میکنم تا بیشتر از نیت اینگونه رسانه ها مطلع شویم.

همه ای شما احتمالا در مواجه با افرادی که در قرن 21 سنگ شاه را بر سینه میزنند با این جمله بر خورده اید که در توجیه افکار خود گفته اند "امام خمینی گفت:برق مجانی میشود ،آب مجانی میشود ..."

حال بیایبد با استناد به شواهد موجود در آن زمان و البته شخصیت امام (ره) به کنکاش این ماجرا بپردازیم و ببینیم آیا واقعا اینگونه بوده است!

همه ی ما با شخصیت امام کم و بیش آشناییم ، اول باید ببینیم که آیا واقعا امام فردی بود که پایه های انقلابش را بر معیار مادیات میدید؟!

انقلاب اسلامی ایران یکی از چهار انقلاب اجتماعی دنیا است ،آیا رهبری که آخرین انقلاب اجتماعی دنیا را رقم زده آن قدر توانایی نداشته که معضلات و سنگ هایی که سی سال بعد قرار است در پای انقلابش بیاندازند را پیش بینی کند؟!

جدا از این ،تاکید امام همواره بر بعد روحانی و مربوط به نزدیک شدن انسان و خداوند است ،نظام اسلامی بر مبنای ولایت فقیه سندی محکم بر این ادعا است.

اما چه اتفاقی افتاده است که امام یک همچین وعده ی کارشناسی نشده ای را به مردم میدهد؟! جواب با استناد به تنها رسانه های آن زمان کاملا روشن است ،

کاملا دقت کنید و بارها این متن را بخوانید : روزنامه کیهان در سشنبه 8 اسفند  پنجاه و هفت از زبان سخنگوی دولت وقت بازرگان مدعی میشود آب وبرق مجانی میشود ،

حال اما بیاید به متن سخنرانی معروف امام بپردازیم که بر تکیه بر آن عوامل ایرانی غرب زیست مدعی اند این امام (ره) بوده که اولین بار وعده ی آب و برق مجانی داده است:

متن سخنرانی امام در شنبه 12 اسفند 57 :

ما علاوه بر این‌که زندگی مادی شما را می‌خواهیم مرفه بشد، زندگی معنوی شما را هم می‌خواهیم مرفه باشد. شما به معنویجات احتیاج دارید. معنویات ما را بردند این‌ها. دلخوش به این مقدار نباشید که فقط مسکن می‌سازیم، آب و برق را مجانی می‌کنیم ، اتوبوس را مجانی می‌کنیم.دلخوش به این مقدار نباشید. معنویات شما را، روحیات شما را عظمت می‌دیم. شما را به مقام انسانیت می‌رسانیم. این‌ها شما را منحط کردند. این‌قدر دنیا را پیش شما جلوه دادند که خیال کردید همه چیز این است. ما هم دنیا را آباد می‌کنیم و هم آخرت را. یکی از اموری که باید بشد همین معناست که خواهد شد. این دارایی ها از غنائم ملت است و مال ملت است و مستضعفین. من امر کرده ام که به مستضعفین بدهند و خواهند داد. و پس از این هم تغییراتی دیگر در امور خواهد حاصل شد. لکن قدری باید تحمل کنید.به این حرفهای باطل گوش نکنید. این‌ها حرف می‌زنند. ما عمل می‌کنیم. اینها شما را می‌خواهند دلسرد کنند از اسلام. اسلام پشتیبان شماست."

همان طور که مشخص است کاملا واضح است که منظور امام از "آب و برق را مجانی میکنیم" چه بود و رسانه های مرموز غربی چگونه با سانسور حرفه ای حرف های امام سی سال است که برای دل سرد کردن مردم زبان به گزافه باز میکنند.

این رسانه ها حتی برای یک بار هم فاش نکردند دولت بازرگان که به دنبال پیاده کردن اندیشه سکولاریسم در جامعه بود،  اولین بار آب و برق مجانی را بر سر زبانها انداخت .

امام تنها در تلویزیون های بیگانه وعده ی آب و برق و مجانی داده است گر نه امام  مردم ایران را از توجه بیش از حد به مادیات بر حذر داشت و شاید اگر به این توصیه های امام عمل میکردیم هیچ گاه امروز در همچین وضع اقتصادی گرفتار نمیشدیم .

 

مستندات:


رسانه نوشت:

همین یادداشت در بخش سیاسی نقل قول

همین یادداشت در بخش وبلاگستان پایگاه خبری قلب تپنده

همین یاددات در بخش سیاسی حرف تو

همین یادداشت در تیتر یک پایگاه خبری تحلیلی هراز نیوز

همین یادداشت در پایگاه خبری  بصیر



اقتصاد خارجی به جای اقتصاد مقاومتی..!

سلام

اواخر آذر ماه امسال بود که بنا بر رشته ی تحصیلیم در دانشگاه ، برای بازدید عملی درس "صنایع گوشت و شیلات" به همراه دوستان به یکی از موفق ترین کارخانه های کشور یعنی کارخانه کاله سر زدیم.

خب همان طور که میدونید این کارخانه یکی از پرفروش ترین و موفق ترین کارخانه های کشور است و با وجود مشکلات اقتصادی اخیر همچنان بهتر از دیگر کارخانه ها فعالیت کرده، اما شاید در کنار بالابردن قیمت ها یکی دیگه از دلایل موفقعیت این کارخانه استفاده ی تمام عیار از مواد اولیه خارجی باشه!

آن طوری که مسئولان بخش های مختلف پاسخ میدادند از دستگاهای عمل آوری گوشت گرفته تا فلفل و ادویه این کارخانه از خارج تامین میشه.

کاله با توجه به تولید وسیع محصولاتش به نحوه ی هزینه های واردات مواد اولیه رو جبران میکنه و بدین ترتیب سود کلانی کسب میکنه ،از این لحاظ واقعا باید به آقای سلیمانی مالک کاله به خاطر نبوغ اقتصادیشون تبریک گفت.

اما بسیار عالی میشد اگر مدیران کاله با توجه به بحث اقتصاد مقاومتی مطرح شده توسط مقام معظم رهبری و نامگذاری سال 91 به نام سال "تولید ملی و حمایت از کار و سرمایه ی ایرانی" کمی هم به اقتصاد داخلی کشور توجه میکردند و با فراهم ساختن زیر ساخت های اولیه ، و به کار گیری تخصص ایرانی در امر تولید مواد اولیه کارخانه های گوشتی دست به رقابت با دیگر کشور ها میزدند و البته شاید در ابتدا کمی با ضرر مالی مواجه میشدند اما با توجه به یکی از سیاست های خوبه کاله یعنی آینده نگری قطعا با وجود استعداد ای فراوان در ایران نهایت امر به موفقعیت دست پیدا میکردند.

به هر ترتیب شاید وارد کردن مواد اولیه مرغوب از خارج از کشور محصولات این کارخانه رو در ایران بی نظیر کنه اما به هر حال تبعاتی هم برای اقتصاد کشور به دنبال خواهد داشت ،

البته به هر حال تعامل باید دو طرفه باشه و با توجه به بی مهری هایی که از طرف دولت نسبت به این کارخانه اعمال شده بعید به نظر میرسه کاله به این زودی ها رشد اقتصاد کشور را در اولویت اول خود قرار بده.

الحق کشوری هستیم که در هیچ منابعی کم و کسر نداریم و در نهایت امیداورم روزی فرا برسه که از این دست کارخانه های موفق مانند کاله بیشتر از پیش از امکانات و استعداد های داخلی کشور استفاده کنند تا روزی به جای استفاده از اقتصاد مقاوتی به فکر اقتصاد رویشی باشیم



حاشیه نوشت: مصاحبه جذاب و خواندنی غلامعلی سلیمانی مالک شرکت کاله را در اینجا بخوانید

آفساید کشویی اسکار و گلدون کلوب به مردم ایران

سلام

متاسفانه در سالهای اخیر  نمود بعضی از فرهنگ های بد نزد ما ایرانیان افزایش فزونی داشته ، به طور مثال باستان گرایی اون هم با چشم بسته خیلی تو این سالها خودشو نشون داده. از اینکه میگم با چشم بسته واقعا حرف دارم روش به طور نمونه ما مسلمانها با اینکه 1400 از ظهور دین اسلام میگذره هنوز از صحیح بودن بعضی احادیث که الزاما در بحار الانوار هم اومده شک داریم  که  مبادا جعلی باشه ، حال شما پیش خودتون با کمی فکر یک جمله معنا دار بسازید و به یکی از این آدمهای باستان گرا بگید این جمله از کوروش کبیر بوده، به احتمال 99% بدون تحقیق قبول میکنه که این جمله از کوروش بوده همان طور که در این مدت مشاهده شده بعضی از جملاتی که به کوروش نسبت میدن و بعضا هم در یک حرکت هماهنگ شده تو شبکات اجتماعی به اشتراک میگذارند جملات افراد معروف دیگر کشور ها بوده .

متاسفانه یکی از روحیات بد باستان گراها تعصبات و ملی گرایی افراطیه، بهتره به واکاوایی یک مسئله روشن بپردازیم تا حال ببینیم غرب چگونه با رواج دادن همچین فرهنگ های در کشور های مختلف به صورت بسیار موزیانه از اون به نفع خودش بهره برداری میکنه.

همه ی ما ایرانی ها با جشنواره گلدون کلوب آشنایی داریم یا بهتره بگیم با مطرح شدن فیلم جدایی نادر از سیمین فرهادی با این جشنواره بیشتر آشنا شدیم.گلدون کلوب سال 2012 برای ما پر از خاطره های خوبه چون یک ایرانی در اون برنده شده و به طبع نگاهمون به این جشنواره از سال 2012 جدی تر شده و به عبارتی دیگه این انگیزه در ما ایجاد شده تا در سالهای بعد هم این جشنواره ها رو دنبال کنیم.

اما اتفاقی که در سال 2013 در دنیای سینما و الزاما جشنواره هایی از این دست مثله گلدون کلوب و اسکار رخ میده اینه که دو فیلم از بقیه فیلم ها بیشتر خود نمایی میکنن(1_لینکلن و 2_ آرگو) وقتی نگاهی گذرا به مضامین این فیلم ها می اندازیم در میابیم یکی ماهیت وطن پرستی و عرق ملی آمریکایی ها رو داره و دیگری ماهیت ضد ایرانی_انقلابی بدین ترتیب آمریکاییها خیالشون راحته که طیفی از مردم ایران با برنده شدن فرهادی در این جشنواره ها دید نرمال و اعتماد خوبی به این برنامه ها پیدا کردند،پس با استفاده از این ابزار اهداف خودشون(برتری آمریکا نسبت به دیگر کشور ها و نگاه منفی به انقلاب ایران در بین جوانان) رو به خوبی میتونن رواج بدن.اگه سعی کنم اصطلاحی فوتبالی در این زمینه به کار ببرم مثل این میمونه که یک مهاجم از آفساید به اصطلاح کشویی داور را فریب بده که در اینجا نقش داور رو همون مردم ملی گرای ایران تشکیل میدن.

راه حل:

به نظر من اگه مردم (به خصوص جون تر ها)دو خصیصه ی مهم رو به خوبی در زندگی مدیریت کنند نه تنها به راحتی کسی نمیتونه از اونها استفاده ابزاری کنه بلکه حتی موجب برداشتن گام های بلند و موثر در جهت موفقعیت خود شخص میشه.

یکی از مسائل مهم کنترل تعصب و به ویژه غرور ما ایرانی ها است، اسلام همواره انسانها رو از غرور بی جا نهی کرده به طور مثال در کلام امام علی نقی (ع) آمده است: کسی که خود بینی در او وارد شود هلاک شده است

از بین بردن غرور سبب میشه تا انسان راحت به اشتباهات خود اعتراف کنه این موضوع در نصیحت های پیامبر مکرم اسلام به ابوذر به خوبی واضح است جایی که ایشان می فرماید:يكى از بزرگترين شهامتها، اعتراف به ((جهل )) است

دومین مسئله تکیه کردن بر قوه ی تعقل و تفکره ، در همین قضیایای اسکار سال گذشته اگر کمی (فقط کمی) در بحر قضایا فرو میرفتیم به راحتی در میافتیم که غرب با برنده کردن خودجوش فیلم اصغر فرهادی در این جشنواره هدف ابزاری داره،چون در همون مقطع دکتر قوام زاده دانشمند ایرانی برنده جایزه بهترین محقق جهان در زمینه سرطان و بیماریهای خونی شد اما به دلیل تحریم بودن کشورمون نه تنها از این محقق کشورمون دعوت بعمل نیومد بلکه حتی پیشنهاد ایشون مبنی بر اهدای این جایزه  به انجمن جهانی حمایت از بیماران سرطانی رو هم نپذیرفتند.به هر حال به قول حال و هوای همان روزها خون اصغر فرهادی رنگین تر از خون دکتر قوام زاده نبود و هر فرد منطقی میتونه درک کنه که این رفتار غربی ها کمی مشکوکه..!

به هر حال این رو دستی بود که مردم ایران از اسکار و گلدون گلوب خوردند  زیرا فکر میکنند غربی ها صلاح بشریت رو میخوان و تنها تکیه بر اونهاست که سبب پیشرفت ملت ها میشه اما مسئله اینجاست که غربی ها به خصوص امریکایها به دنبال سلطه بر جهان هستند.

شخصا ترجیح میدم به جای برنده شدن اصغر فرهادی در جشنواره های خارجی و جایزه گرفتن این فرد از دست آمریکایها به

1_ دست یابی دانشمندان ایرانی جوان کشورمون به انرژی هسته ای

2_ پرتاب ماهواره های اطلاعاتی و مخابره ای توسط دانشمندان جوان ایرانی به فضا

3_نشوندن هواپیمای ما فوق پیشرفته جاسوسی امریکایها

4_شهامت و شجاعت شهید خلبان عباس دوران

و .... افتخار کنم


رسانه نوشت:

همین یادداشت در پایگاه خبری تحلیلی هراز نیوز

همین یادداشت در بخش رسانه نوشت نقل قول

همین یادداشت در بخش سیاسی نوبت شما

همین یادداشت در بخش سینمایی حرف تو

همین یادداشت در مجله ی سایبری تحلیلی و اطلاع رسانی سلام مازندران


عکس غیر اخلاقی در صفحه ی شهر کتاب آمل

قبل نوشت:

سلام

این مطلب رو به سفارش بچه های پایگاه خبری شش بهمن (سابق) درج میکنم.

لازم به ذکر که بنده اولین دوران کار رسانه ایم رو در این سایت آغاز کردم که سرآغاز تحولات اجتماعی زندگیم بود و هیچ گاه با کار کردن با شخصی مثل سید محمد جعفر حسینی آملی نیاکی (مدیر مسئول سابق 6 بهمن) پشیمون نیستم .هر چند این روز ها بعضی ها با سو استفاده از پیشینیه ی این سایت پایگاه خبری تحلیلی تبیینی مشابه ی رو راه اندازی کردن که اصلا در حد بحث کردن هم نیست و آنچنانم ناشناس اند که هنوزم که هنوزه ترکش های کار غیر حرفه ای شون به ما برخورد میکنه ..!

جهت اطلاع عرض میکنم که بنده در حال حاضر خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی بلاغ هستم و همکاری های خفیفی هم با روزبه نصیری(مدیر مسئول پایگاه خبری هراز نیوز) دارم و بس.

تیتر مطلب ...

عکس غیر اخلاقی در صفحه ی شهر کتاب آمل

این روزها موسسه شهر کتاب در آمل رو نباید صرفا یه فروشگاه کتاب دونست بلکه این موسسه که بر خلاف تصور عموم مردم یک نهاد حکومتی و نه خصوصی است، به محور جریان روشنفکری در عرصه های مختلف در شهرستان آمل تبدیل شده است.

صحبت درباره اینکه در این فروشگاه چه کتبی عرضه میشه و اساسا چرا یک نهاد وابسته به حکومت باید به تبلیغ کتب متعارض سیستم بپردازه، بحث مفصلی رو میطلبه که در حوصله این نوشته نیست بلکه موضوعی که در اینجا مطرحه؛ رویکرد فکری و فرهنگی گردانندگان این مجموعه است و از اونجا "از کوزه همان طراود که در اوست"، ذهن بیمار این افراد کاملا روشن میکنه که علت پمپاژ گسترده کتب نویسنده های مثل فروغ فرخزاد تو شهر کتاب آمل چیه!

همانطور که در صحنه زیر می بینید، در صفحه فیس بوک این مجموعه چه تصاویری که به اشتراک گذاشته نمیشه و این تازه نمی از دریاست! ضمن عذرخواهی از کاربران محترم و فرهیخته، تصویر زیر رو از جهت هشدار به مدیران و مسئولین آملی منتشر میکنیم.

البته چیزی که عوض داره، گله نداره و لازم به ذکر نیست که برای چندهزارمین بار تاکید کنیم که روی دیگه برخورد با گروه های ارزشی و متعهد انقلاب مثل تحریریه سایت تعطیل شده "6 بهمن"، همین اوضاع و احوالی میشه که می بینید...فانتظروا...


منبع: وبلاگ 6 بهمن


موج وبلاگی نوشت:

همین یادداشت در :

وبلاگ انسان کامل : انتقاد یک بلاگرِ اسلامگرا:در شهر کتاب آمل چه خبر است/تصاویر+

وبلاگ کربلایی ابوالفضل بادپا :عکس غیراخلاقی در صفحه شهرکتاب آمل+عکس

وبلاگ دانشجوی آزاد اسلامی : عکس غیر اخلاقی در صفحه ی شهر کتاب آمل + عکس

وبلاگ با من بمان : عکس غیراخلاقی در صفحه شهرکتاب آمل+عکس

پایگاه تحلیلی 6 بهمن :عکس غیراخلاقی در صفحه شهرکتاب آمل+عکس

رسانه نوشت:

همین یادداشت در بخش وبلاگستان پایگاه خبری قلب تپنده


شاهین نجفی،تسلیت

سلام

دیروز 20 دی ماه شاهین نجفی در فیسبوکش خبر در گذشت مادرش را اعلام کرد.

آقای شاهین نجفی ما هم آن قدر استعداد و ذوق هنری و طبع شعر گفتن داریم که با بیتی و مصرعی داغ دلت را هزاران برابر کنیم،نگاه به یقیه ی بسته و ریش حنایی مان نکن هیچ چیز برای بسیجی غیر ممکن نیست حتی رپ کردن (!) آن هم از نوع راک اش 

ما هم بلدیم هر چه حرف زشت و ناپسند است نثار ماردت کنیم و آن وقت آن را در بوق و کرنا بزنیم

ما هم بلدیم نقش فاحشگی بر قبر م .... استغفر الله (!)

اما باید بدانی پیشوایانم چنان به من آموختند که هرگز نباید لب به استهزا و تمسخر بگشایم ، در ایام وفات حضرت محمد(ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) هستیم،همان پیغمبر عشق و دوستی که حتی در حق فرد یهودی که هر روز با سنگ بدنش را زخمی میکرد هم دعا میکرد ،همان امام کریمی که به اهانت کنندگان خود استراحتگاه و قوت میداد .آری من مسلمانم و مسلمانی یعنی این.


راستی برادر تسلیت میگویم غم آخرت باشد(از طرف محب امام نقی (ع))


رسانه نوشت:

همین یادداشت در بخش سیاسی حرف تو

همین یادداشت در تیتر یک بخش اجتماعی نوبت شما

از شین آباد تا سندی هوک ...!رسانه های غربی چه گفتند؟

چند وقتی بود که در فکر تجزیه و تحلیل عملکرد رسانه های دنیای مجاز چه در داخل و چه در خارج ایران بودم.

اما قبل از شرح این عملکرد بد نیست اطلاعاتی پایه در مورد حال و روز این روزهای رسانه های خبری بدانید،به طور کل چیزی که برای همه ی اهل خبر،رسانه،سیاست و اهل فن مشخص است،امروز رسانه ها به جای انعکاس واقعیت ها به دنبال ساختن واقعیت هستند.شما خیلی کم میتوانید رسانه ی را پیدا کنید که در جهت منافع فکری افرادی خاص اداره نشود و تیتر نزند!!به نگاهی دیگر امروزه راه درآمد از رسانه ها فرق کرده است!

حال بهتر است از اصل موضوع دور نشویم و اعلام مصادیق رسانه های دنبال ساختن واقعیت که خود شرحی دراز دارد را خط بکشیم.

اما برای شروع ابتدا بیاید به پانزدهم آذر ماه جایی که به دلیل آتش گرفتن بخاری در مدرسه شین آباد پیرانشهر که منجر به سوختگی 29 دانش آموز و متاسفانه فوت یک نفر از آنان شد برویم.در اینجا رسانه های داخلی با درج این خبر و قرار دادن عکس هایی از این مصدومان و البته کلاس سوخته درس سعی میکنند احساسات مردم را در جهت پیش برد فشار بر روی مسئولیین و بهانه ی برای نقد کشیدن قرار دهند و مانند قلیانی احساسات مردم را میخروشانند

در زیر نمونه ی از این عکس ها را مشاهده میکنید


و حالا نمونه ی از جهت گیری رسانه های غربی را مشاهده کنید:

تصاویر زیر با سرچ کلمه ی :Iran fires in schools Piranshahr در گوگل به دست امده

همان طور که مشاهده میکنید در هنگام وقوع یک اتفاق ناگوار در ایران تقریبا عملکرد رسانه های داخلی با بیگانه تفاوتی ندارد و هر دو در یک جهت حرکت میکنند !!!!

اکنون نوبت آن است که این جریان را از طرف مقابل تحلیل کنیم:

9 روز بعد از حادثه ی آتش سوزی در مدرسه شین آباد جوانی بیست ساله با به گلوله بستن دانش آموزان در مدرسه ابتدایی سندی هوک جان 26 نفر شامل بیست دانش آموز را میگیرد حادثه ی به طبع دلخراش تر و مصیبت وار تر از حادثه آتش سوزی در مدرسه شین آباد.

اما بهتر است به ترتیب واکنش سایت های بیگانه را نسبت به این دو حادثه بسنجیم

بخشی از واکنش سایت وکی پدیا  به حادثه آتش سوزی در مدرسه شین آباد:

مرتضی رئیسی، معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان تجهیز و نوسازی مدارس امکانات موجود در کلاس درس را استاندارد توصیف کرد. وی همچنین ذکر کرد: "کپسول آتش‌نشانی در پشت کلاس درس بوده و حتی از آن برای خاموش‌کردن آتش استفاده شده‌است و تمام مسئولان مدرسه به خصوص سرایدار در خصوص رعایت ایمنی مدارس آموزش‌های لازم را فرا گرفته‌اند.

رسول خضری، نماینده پیرانشهر و سردشت در مجلس شورای اسلامی در تذکر شفاهی خود در پایان وقت علنی جلسه مجلس، خواستار پاسخگویی مقام‌های دولتی و استعفای وزیر آموزش و پرورش شده‌است

وزیر آموزش و پرورش حمیدرضا حاجی‌بابایی در گفتگو با خبرنگاران در پاسخ به سوالی مبنی بر تقاضای برخی نمایندگان مجلس به استعفای وزیر و برکناری مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان غربی گفت: "شما چی؟ شما را برکنار کنیم یا نه اگر به موقع خبر می‌دادید مواظب مدرسه شین آباد پیرانشهر باشید این اتفاق روی نمی‌داد.

واکنش همین سایت به حادثه تیر اندازی در سندی هوک :

باراک اوباما زمانی که بیانیه تلویزیونی خود را در برابر دوربین‌ها می‌خواند، بارها سکوت کرد تا اشک را از گوشه چشم‌هایش پاک کند همچنین وی گفت باید کنار هم قرار بگیریم و فارغ از سیاست، اقدامی معنی‌دار انجام دهیم تا از فجایعی بیشتر شبیه این حمله جلوگیری کنیم.

این واقعه بار دیگر زمینه‌ساز آغاز بحث‌ها درباره مقررات مربوط به خرید و فروش سلاح‌های گرم در آمریکا شده است.

مقامات بین‌المللی و رهبران کشورهای مختلف از جمله بان کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل متحد. جولیا گیلارد، نخست‌وزیر استرالیا.فرانسوا اولاند، رئیس‌جمهور فرانسه،دیوید کامرون، نخست‌وزیر بریتانیا،کاترین اشتون،مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و خوزه مانوئل باروسو، رئیس کمیسیون اروپا، رامین مهمانپرست سخنگوی وزارت امور خارجه ایران به بازماندگان این حادثه تسلیت گفتند و ابراز همدردی کردند.

واکنش بی بی سی به حادثه آتش سوزی در شین اباد:

حمیدرضا حاجی بابایی، وزیر آموزش و پرورش دولت آقای احمدی نژاد یکشنبه ١٩ آذر (٩ دسامبر)، در مجلس گفت: "از الان تا قیامت بابت هر اتفاقی که در آموزش و پرورش می‌افتد عذرخواهی می‌کنم."

گفته های وزیر آموزش و پرورش ایران واکنش به ابراز نگرانی شماری از نمایندگان مجلس درباره سانحه آتش سوزی در دبستانی در آذربایجان غربی بود که طی آن ۳۷ دانش آموز دچار سوختگی شدند و تاکنون یک نفر از آنها به دلیل شدت سوختگی، درگذشته است.

عباس عبدی تحلیلگر سیاسی(بی بی سی) در واکنش به عذرخواهی وزیر آموزش و پرورش ایران به بی بی سی فارسی گفت: "این که عذرخواهی نبود، بیشتر شبیه استهزا و مسخره کردن طرف مقابل بود تا اینکه عذرخواهی باشد.


واکنش بی بی سی یک روز بعد از حادثه تیر اندازی در سندی هوک که در پارگراف اول خبر آمده:

هر بار که فردی مسلح در آمریکا وارد یک مکان عمومی می شود و با به رگبار بستن حاضران، گروهی را از پا در می آورد، بحث تشدید قوانین مالکیت اسلحه در این کشور برای مدتی داغ می شود و سپس به تدریج به فراموشی سپرده می شود.

به زیرکی این سایت و سوق دادن افکار مخاطبان به سمت مقصر این حادثه دقت کنید،در واقع مخاطب باید بپذیرد که قانون حمل سلاح دلیل اصلی این حادثه است.


و اما تصاویری که با سرچ کلمه ی :sandy hook elementary school در گوگل به آن میرسید

همان طور که میبینید هیچ عکسی از خون،جنازه،کلاس درس و .... نیست در واقع رسانه های خارجی سعی میکنند در همچین شرایطی از احساسات مردم در جهت آرامش و ثبات جامعه استفاده کنند اما همین رسانه ها در صورت وقوع چنین اتفاق هایی در کشوری دیگر سعی میکنند همان احساسات را به سود خودشان جهت دهند،به طور ساده این یادداشت تحلیلی بر چگونگی ساخت واقعیت ها توسط رسانه ها است.هر رسانه به تواضع ابعاد خود در حال ساختن واقعیت در جهت منافع دولت هاست

اما چرا در ایران این اتفاق نمی افتد؟

به نظر نگارنده ضعف تجربی و حرفه ای سایت های خبری نسبت به رسانه های بی گانه و همچنین آزادی مطبوعات در جمهوری اسلامی از دلایل عمده و اصلی عملکرد این چنینی رسانه هاست.هر چند در موراد کلی باید وابسته بودن شدید رسانه های ایران به اشخاص و ارگانها و ضعیف بودن رسانه های دولتی در فضای مجازی نسبت به دیگر تارنماها را هم در نظر گرفت.

چکیده :

مقایسه واکنش تصویری رسانه ی بیگانه در زمان وقوع اتفاقی دلخراش در غرب و ایران



رسانه نوشت:

همین یادداشت در تیتر یک پایگاه خبری تحلیلی هراز نیوز

همین یادداشت در تیتر یک پایگاه خبری تحلیلی بلاغ

همین یادداشت در بخش سیاسی  حرف تو

همین یادداشت در پایگاه خبری تحلیلی بصیر

همین یادداشت در بخش وبلاگستان پایگاه خبری قلب تپنده

دانشجو باش ... به معنای واقعی

سلام

به اعتقاد بنده جامعه ی موفق ، جامعه ی است که دانشجویان پویایی دارد و هر دانشجو به تناسب امکانات  توانا به اثر گذاری بر اطراف خود است.البته این یک نگاه جامع و کلی نسیت اصولا اگر بخشی قابل اعتنایی از هر جامعه دانشجویی شامل چنین خصوصیاتی باشد کفایت میکند و البته این پویایی اجتماعی شامل آن دسته از دانشجویانی است که علاقه،استعداد و وقت کافی را در اختیار دارند.

اما از مابقی ها هم انتظار میرود حداقل دل مشغولی های که دارند را بر روی کسب علم ، و دغدغه ی خود را متناسب با رسیدن به اهداف علمی متمرکز کنند.و این است یک جامعه دانشجویی ایده آل برای یک کشور ...

اما بد نیست در ایامی که منتسب به دانشجویان است تلنگری هم به خودمان بزنیم.

برای پیش روی گام به گام بهتر است از چند سوال ساده شروع کنیم و قدری تفکر.!

جامعه دانشگاهی ما در حال سوق به چه سمتی است؟! چرا رهبر معظم انقلاب تاکید فراوان بر برگزاری کرسی های آزاد اندیشی در دانشگاها دارد؟!

شخصا دوست دارم شخصی که سابقه ی حضور چندین ساله در دانشگاه را دارد پاسخ سوالاتم را بدهد زیرا از هر لحاظ بر سیر تحولی دانشگاها و دانشجویان هر نسل آگاهست اما یک نکته مشخص است و آن هم اینکه همان قدر که فاصله نسل طلایی فوتبال ایران با حال و روز فعلی مشخص و آشکار است به همان اندازه هم فاصله نسل پویای دانشجویان با وضع فعلی واضح است.

به هر حال تاسیس دانشگاها و افزایش تعداد دانشجویان و در واقع آسان فراهم کردن شرایط ورود به دانشگاها تبعاتی هم دارد و سبب افت کیفیتی جنس دانشجو میشود.!

در یک دید "حاشیه ای" خواهید دریافت که دیگر قشر مرفه به دنبال کسب علم در دانشگاه ها نیست ،قشر فقیر هم تاثیر گذاری بر اطرافیان را الویت مناسبی نمیبیند ، و از طرفی سر در نمیارم چرا آمار شاغلین مرد نسبت به زن در جامعه بیشتر است اما این نسبت در آمار دانشجویان در دانشگاها برعکس است؟!دختر ها بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه با مدرکشان چه میکنن؟! البته این یک تناسب کلی نیست ولی باید به آن توجه داشت زیرا جزیی هم نیست ...

به هر حال شکافتن سطر بالا را در روز دانشجو خوش یمن نمیدانم و شاید در بحث و یادداشت های دیگر به آن پرداختم همان طور که قبلا به آن توجه کردم اما به همه ی دانشجویان توصه میکنم که بیایم کمی جنبه دانشجو بودن داشته باشیم،امروز نشان دانشجویی تیپ و رفتار جذاب نیست بلکه هدف مهم است،بیاید باور داشته باشیم که آینده ی یک کشور قرار است به دستان ما سپرده شود.

 

دانشجو نوشت:با تمام گله مندی ها روزت مبارک دانشجو ...


رسانه نوشت:

همین یادداشت در بخش سیاسی  حرف تو

همین یادداشت در پایگاه خبری تحلیلی بلاغ

همین یادداشت در پایگاه خبری هراز نیوز

همین یادداشت در پایگاه خبری بصیر

همین یادداشت در بخش وبلاگستان پایگاه خبری قلب تپنده

همین یادداشت در پایگاه خبری تحلیلی اهر وصال


برد با ما است اگر ....

سلام

دکتری قدیری ابیانیه یکی از شخصیت های است که بر روی تغییر مسیر زندگی من تاثیر فراوانی گذاشته است،وقتی برای اولین بار در یکی از برنامه های صدا و سیما او را شناختم که در پایان نصیحت زیبایی به مردم کرد.

قدیری ابیانه معتقد است مردم باید خودشان جدای از تعصب و جانب داری تفکر و تعقل داشته باشند تا به حقایق دست پیدا کنند،روشی که بسیار بر آن تاکید دارد ....

به همین خاطر وقتی پیامک تبلیغاتی حضور ابیانه در دانشگاه مازندران را دیدم مصمم شدم تا هرگونه که شده به پای صحبت هایش بروم

ضعف مدیریت مشهود بود

مراسم در تالار شهید علی محمدی دانشکده اقتصاد دانشگاه مازندران برگزار میشد،حضور دانشجویانی با شخصیت های مختلف برایم جالب بود،مدیریت مراسم اما زیاد جالب نبود از تاخیر 45 دقیقه ی در باز کردن درب ورودی سالن گرفته تا اماده نبودن سیستم صوتی از معایب آن بود.

شروع صحبت های دکتر

موضوع بحث در مور اقتصاد کشور و تحمل فشار های مردمی بود که بالاخره بعد از تلاوت قرآن و صحبت های یک دانشجوی علوم سیاسی که اندکی استرس در صحبت های او مشاهده میشد دکتر قدیری ابیانیه صحبت های خود را آغاز کرد،

از دیدگاه من صحبت های منطقی و دور از تعصب دکتر قدیری که با سند های خارجی (و نه داخلی)ارائه میشد قابل قبول بود و البته ترفندهای همیشگی دکتر ابیانه برای هل دادن دانشجو به سمت تفکر و تعقل منصفانه هم همچنان پا برجا بود

شروع تشنج ها و پارگی عقیده ها

بعد از مدتی بالاخره دانشجویان هم وارد بحث شدند و از لابه لای جمعیت هر از گاهی صداهایی بلند میشد که اکثریت نظر ها ناکاریی حکومت و نظام را دلیل عقب ماندگی اقتصاد کشور میدانستند نظری که مقابل صحبت های دکتر قدیری قرار میگرفت چون ایشون معتقد بود کم کاری مردم و اصطلاحی به نام خودم تحریمی که به وسیله رفتار های نامناسب مردم در زمان های استراتژیک مانند تحریم ها به وجود می آمد در بحث بحران تورمی به وجود آمده دخیل است.

از مهمترین دلایل دکتر قدیری ابیانه در مقصر بودن مردم در بحران به وجود آمده احتکار اجناس،اسراف گرایی،کم کاری مردم و افزایش خودسرانه قیمت ها بود که بنده به طور شخصی این استلال ها را میپذیرم اما نظر کلی را بر عهده مخاطبان میگذارم.


پایان کار و هدف گیری به مغز دانشجویان

به هر حال این بحث های جذاب به اتمام رسید و اصلا متوجه گذر زمان نبودم ..!اما چند نکته نظر منو به خود جلب کرد اول آنکه برایم جای سوال بود که چرا دانشجویان اصولگرا در این بحث ها شرکت نمیکردند و میدان را برای دانشجویان غیر همسو فراهم میکردند به هر ترتیب بحث ها آزاد بود و شرایط باز!!!!

دوم آنکه در نگاهی کلی دانشجویان دولتی را افرادی دارای دانشی نافذ اما دیدی بسته و محصور دیدم که استفاده بهینه از علمشان را به خطر می اندازد،این شاید نقطه برتری دانشجویان آزاد به دولتی باشد دانشی سست اما دیدی باز مختص دانشجویان دانشگاه آزاد است و خود سبب برتری این دانشجویان بر دانشجویان دولتی میشود.

البته این نظر بنده به دور از تعصب است تا جایی که معتقدم نباید اینگونه باشد و دانشجویان دولتی باید سوار بر فضای جامعه باشند،اگر بخواهم به صورت یک مثال ساده جمله ام را معنا کنم باید بگویم نیمی از همکلاسیان بنده(دانشجویان آزاد) در هنگام تحصیل صاحب شغل هستند که این نسبت در دانشجویان دولتی کمتر است!!مسئله ی که فکرم را مشغول کرده و حتما باید در مورد آن تحقیق کنم ..!!بگذریم

در پایان دکتر قدیری ابیانیه با هدف گیری به طرف مغز دانشجویان تقریبا جو را به سود خود به پایان رساند.همان نصیحت همیشگی:اگر در پایان شما را وادار کرده باشم که تنها به این مسائل(دلایل بحران اقتصادی) فکر کرده باشید برد با من است(عین جمله ی دکتر)


احساسات متعصب نخبگان ما خطر افرین است..!

سلام

نهم شهریور ماه وبلاگ دل نواز متعلق به اقای دکتر غلامعلی رنجبر طی مطلبی انتقادی و با قلمی تند به ارتقا واحد دانشگاهی ایت الله املی به واحد علوم و تحقیقات تاخت که اتفاقا در پایگاه خبری بلاغ هم کاور شد همچنین در این یادداشت کوتاه  دکتر فاضل لاریجانی ریاست واحد ایت الله املی هم از نوک تیز این انتقادها در امان نبود که به عقیده این قلم کمی غیر منصفانه و متعصبانه بود که دست بر قضا با واکنش روزبه نصیری مدیر روابط عمومی واحد علوم تحقیقات ایت الله املی رو به رو و تا حدودی از جو ان کاسته شد.بماند که اطلاعات اشتباه این مطلب به قدری واضح بود که کمی جای تعجب را باز میکند که چگونه یک استاد دانشگاه و فعال علمی از تحولات استان خود بی خبر است!!

اما استاد ارجمند اقای رنجبر خطر اصلی این نیست که شما با اطلاعات غلط یادداشتی نوشته که اتفاقا بدون بررسی صحت ان در پایگاه خبری ارزشی مانند بلاغ هم کاور می شود بلکه مخاطره مهم نوع دیدگاه شماست که به روشنی در قلمتان واضح است دیدگاه متعصبانه شما به ساری و شهر خودتان این مفهوم را میرساند که هر کس باید فکر خودش باشد و بر فرض اگر شخصی به مقامی رسید  به جای رسیدگی به مناطق محروم اول باید به فکر شهر خود باشد..!

حال گذری بر نقد شما خواهیم زد...

شما معتقدید که نباید امکانات اموزشی از مرکز استان خارج شود و حتی مثال اوردید که در فلان شهر در فلان دانشگاه  اجازه ی خروج حتی یک دانشکده را هم ندادند.!

استاد با اجازه تان نقدی بر نقدتان میزنم و کلام را به پایان میرسانم

اولا بر فرض که گفته ی شما در مورد انتقال واحد علوم تحقیقات از ساری به امل درست باشد که مشخص شد اینگونه نبود و در واقع مازندران صاحب دو واحد علوم تحقیقات شد اما اگر هم اینگونه بود خب چه نقدی بر ان وارد بود که اینگونه بر دکتر فاضل لاریجانی تاختید و قلمتان رو تیز به رویشان گرفتید ایا نه اینکه انقلاب ما و قانون ما بر مبنا عدالت بنا شده است؟ایا دانشجویان شهر های امل و نور و محمود اباد و چالوس و تنکابن نباید از امکانات اموزشی برخوردار باشند و تنها همه امکانات باید محصور در مرکز استان باشد؟به عقیده ی این دانشجو اگر دیگر شهر ها اجازه ی خروج حتی یک دانشکده را هم نمیدهند کار بس اشتباهی است و گناهشان بر دامن خودشان است.

نقد دوم این است که ما همه مسلمانیم و همان طور که میدانید تعصب در اسلام به شدت نهی شده اگر همه بخواهیم به فکر قوم و خویشاوندان خود باشیم چگونه میتوان شرایط یک جامعه منتظر را فراهم کرد؟

نه اینکه چون دانشجوی واحد علوم تحقیقات ایت الله املی هستم بر موضع شما نقد میگیرم!قبول دارم که کور سویه هایی از نقد شما صحیح است اما اگر حتی دانشجوی واحد ایت الله املی هم نبودم باز هم با موضع شما موافق نبودم چون معتقد به این پیام اسلامم که نباید عدالت را فدای تعصب کرد


موفق ودر پناه حق

محمد قنبرنیا مسئول بررسی و تحلیل سیاسی بسیج دانشجویی ایت الله املی


بعدنوشت:

همین مطلب در پایگاه خبری تحلیلی هراز نیوز

همین مطلب در بخش وبلاگستان پایگاه خبری قلب تپنده


صراطی که به صراط مستقیم نیست..!

سلام

در حالی که چند روز اخیر اغلب سایت های خبری در بحبوحه ی عید سعید فطر،حمله ی خیالی اسرائیل به ایران و زلزله اذربایجان بودند یکی از سایت های معروف خبری با درج یک خبر جنجالی با این تیتر "سواحل خصوصی شمال،بفرمائید!+تصاویر"

توانسته نام خود را بیشتر از پیش بر سر مخاطبان شمالی فضای مجازی بیاندازد..!

این پایگاه خبری که از نظر مالی مستقل اما از نظر دامنه فکری نزدیک به اقای شریعتمداری است با درج عکس هایی که به طور خصوصی و مخفی از "طرح مخصوص بانوان" و سواحل شمال گرفته شده سعی بر این داشته که به معضل نبودن نظارت بر شهرک های ساحلی پرداخته و انرا نقد کند.اینکه به دلایل برخی کارشکنی ها اجازه ی نظارت بر این شهرک های خصوصی به نیروی انتظامی داده نمیشود کاملا منتطقی و عقلانی است که ما هم با ان موافقیم اما در این مطلب سایت مذکور جمله ها و تصاویر غلو و ناشیانه ی  وجود دارد که با اصل داستان همخوانی ندارند..!

به طور مثال عکس هایی که از سالها قبل در اینترنت منتشر شده را در عملی مبتدیانه در سایت خود درج کرده اند و انرا به همین ماه های اواخر اختصاص داده اند که به طور نمونه دو مورد از این تصاویر را در زیر میبینید

!!!!!

در این مطلب همچنین سعی شده با درج عکس هایی که از طرح شنای بانوان که توسط افراد مریض و بی بنیه گرفته شده به معضل نبود نظارت بر شهرک های ساحلی پرداخته شود که ربط این دو با هم را نفهمیدم..!

همان طور که در این تصاویر مشخص است این عکس ها از طرح های شنای بانوان گرفته شده نه شهرک های خصوصی ساحلی که استفاده از این تصاویر و ربط دادن ان به شهرک های ساحلی خصوصی کاری بسیار شرم اور است که به نظر میرسد بیشتر جهت بزرگ جلوه نشان دادن این مطلب و جلب نظر مخاطبان است که جدای از بحث حرفه ی گری از لحاظ اخلاقی و شرعی هم کاری ناپسند است و این برای کسانی که خود را دامنه رو اقای شریعتمداری میدانند کمی غیر معمول و تعجب اور است..!ظاهرا مدیران این سایت هنوز فرق بین سواحل خصوصی و طرح را نمی دانند که لازم است یاداوری کنم سواحل خصوصی به مناطقی مانند شهرک ساحلی "دریا کنار" و "خزر شهر" اطلاق میشود که باطرح هایی که شهرداری در سواحل عمومی برای گردشگران فراهم میکند متفاوت است همچنین طرح های سالم سازی دریا به همت مسئولان برای اولین بار به طور جدی در سواحل دریای مازندران در حال اجراست که از دید بنده که در این سواحل زندگی میکنم (فریدونکنار) بسیار چشم گیر و پرشور بوده و با ایجاد فضایی شاد با استقبال خانواده ها و توریست ها مواجه بوده حال اما شاید مسولان این سایت ها که کیلومتر ها ان طرف تر زندگی میکنند بهتر دیده باشند..!

و حال اما نکته ی تعجب اور تر شاید در اخر مطلب باشد که جمله ی "توضیح:تصاویر زیر با شفافیت کامل در شبکه های اجتماعی داخلی و خارجی به نمایش در امده است!" به صورت پررنگ و بزرگ شده اورده شده است که علاوه بر ترغیب مخاطبان به حضور در این شبکات مشخص میکند که مدیران این سایت به جای انجام تحقیقات میدانی تنها با دیدن چند عکس در شبکات اجتماعی به این نتیجه رسیده اند که وضع سواحل شمال بحرانی است و نیروی انتظامی باید فکری به حالش بکند..!


پانوشت: پیشاپیش از درج عکس های زننده و نا متعارف از مخاطبان عذر خواهی میکنم..!

سالگرد پروازت مبارکباد

سلام

دیگه از حلول گذشته شروع ماه مبارک رمضان رو به همه تبریک میگم

امروز 31 تیر ماه نود و یک مصادف با سالگرد شهادت یکی از شهدای گرانقدر جنگ تحمیلیه.البته همه ی شهدا عزیز هستند و منزلتشان بلند اما این شهید بزرگوار به دلیل اینکه یکی از الگو های زندگی بنده است خیلی برام عزیز تر و گرانقدرتره.

در کل دو شهید گرانقدر در زندگی الگوی بنده هستند که از یکی چگونه فکر کردن و چگونه زیستن رو یاد میگیرم و از دیگری شجاعت و استوار بودن

اولین شهید سید اهل قلم مرتضی اوینی است که قبل تر در همین دو پست قبلی وبلاگ به ان اشاره کردم اما الگوی دوم که امروز سالگرد شهادت اوست خلبان شهید عباس دوران است.

نمی دانم حکایت شجاعت این مرد دلیر رو شنیده اید یا نه

بنده از وقتی که قصه ی دلیری او را شنیدم مات و مبهوتش شدم

فقط خلاصه تن بگویم که قرار بود صدام با برگزاری کنفراس غیر متعهد ها در بغدا امنیت عراق و ناتوانی ایرانی ها را به رخ جهانیان بکشد اما دوران کاری کرد که سران هیچ کشوری بعد از ان جرات پا گذاشتن در بغدا را نداشت


روحش شاد یادش گرامی راهش باقی

فعالیت های بنده تا به امروز

سلام

در این چند وقته اخیر که نام و مشخصاتمو در وبلاگ درج کرده بودم خیلی جلوی پام سنگ اندازی کردند تا جایی که مجبور شدم تمام مشخصاتمو پاک کنم.ملالی نیست اما کمی از فعالیت ها و کارکردهامو بیان میکنم تا دوستان بهتر مارو بشناسند و بدانند که تنها یک دانشجوی دانشگاه ازادی که سرش در لاک خودش هست نیستم بلکه قضیه خیلی جدی تر از این حرف هاست..!

فعالیت ها و کارکردهای بنده در سالهای:

1-عضو شورای هیئت عاشقان ثارالله استان مازندران شهرستان فریدونکنار(در سال نود این هیئت جز پنج هیئت فعال شهرستان فریدونکنار معرفی شده)

2-عضو شورای بسیج دانشجویی دانشگاه در مهر ماه نود یعنی ترم سوم

3-تنها نماینده دانشجویان دانشگاه ایت الله املی در دفتر نهاد رهبری دانشگاهای ازاد استان مازندران

4-سابقه فعالیت خبری و نویسندگی در پایگاه های خبری شش بهمن و مازندرانیها

5-مسئول تهیه و تنظیم بیانیه های سیاسی اجتماعی بسیج دانشجوی دانشگاه از مهر ماه نود

6-خبرنگار افتخاری پایگاه های خبری هراز نیوز و سایت خبری بلاغ و خبرنگار رسمی خبرگزاری دانشجویی ناما

7-مدیر وبلاگ های هیئت عاشقان ثارالله شهرستان فریدونکنار و وبلاگ رسمی بسیج دانشجویی دانشگاه ازاد اسلامی واحد علوم تحقیقات ایت الله املی

8-مشاور رسانه ی یکی از نامزدهای انتخاباتی مجلس نهم در استان مازندران

9-همکاری با جبهه فعالین دانشجویی خط امام و رهبری استان مازندران(در اواخر و به صورت غیر رسمی)

اما دوستانی که در مسائل مختلف ازشون مشاوره میگیرم شامل:

1-سید محمد حسینی دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران مدیر سابق پایگاه خبری شش بهمن و خبرنگار روزنامه وطن امروز

2-روزبه نصیری مدیر روابط عمومی دانشگاه ازاد واحد ایت الله املی

3- سید عسگری داداش نژاد مسئول فرهنگی دانشگاه مازندران

4-احسان رستگار دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه تهران و اخرین سردبیر سایت خبری اینده نیوز

5-سید هادی حسینی مسئول بسیج دانشجویی دانشگاه علامه محدث نوری نور

برخی از دوستان بدلیل سمت های کاری که در استان دارند را ذکر نکردم که خدای نکرده شائبه ی پیش نیاید


و در اخر حرفی نیست جز اینکه همه ی بزرگی ها از ان خداوند است و در ان شکی نیست پس توکلمان جز به درگاه او نیست.


موفق و در پناه حق


طنز/پیشنهاد وسوسه کننده امریکا

سلام

حتما در جریان مذاکرات ایران با 5+1 قرار گرفتید.همان طور که میدونید در مذاکرات بغداد بحثی پیش کشیده شد که ظاهرا در مذاکرات مسکو هم بر ان تاکید شد و اون هم فروش قطعات هواپیما و میله های سوخت به ایران توسط امریکا در قبال 1-توقف غنی سازی توسط ایران 2-خروج اروانیم غنی شده از ایران 3- بستن تاسیسات فردو در ایران که به اذعان همون غربی های خوش خیال معاوضه طلا و بادام لقب گرفت

اما در این بین مقامات سیاسی و غیر سیاسی کشورمان در این زمینه صحبت های را مطرح کردند که به شرح زیر است

1-احمدی نژاد در خطاب به اباما:اباما جان حالا که میخوای برادریت رو ثابت کنی منم یه پشنهاد واست دارم.شما با طرح خلع سلاح هسته ی اسرائیل موافقت کن منم در عوض تضمین میدم دم انتخابات نیاز یک سال سیب زمینی کشورت رو تامین کنم..!

2-جلیلی در خطاب به نماینده امریکا:شما جیب مارو نزن قطعات هواپیما پیشکش..!

3-علی مطهری:اقای اباما تو .......(به دلیل پایین بودن سنتان از گفتن ادامه جملات معذوریم)

4-احمد توکلی:طبق اخرین پژوهش ها اباما در زمان فکر کردن به این طرح در حالت مستی به سر میبرده..!

5-علی کفاشیان ریس فدراسیون فوتبال:..................(ایشان از فرط خنده به این موضوع قادر به صحبت کردن نبودند)

6-سردار رویانیان خطاب به اباما:یک بار دیگر دهانت رو باز کنی علیه ات اعلام جرم میکنم

7-علی صادقی بازیگر سینما:چییی میگیییییی(با همان حالت تعجب)

8-قالیباف شهردار تهران:ای کاش خط مترو شما رو اب مییبرد تا میفهمیدی قطعات قطار مهمتر از قطعات هواپیماست

9-کارلوس کیروش سرمربی تیم ملی فوتبال:حالت صورت:دهان باز خیره به اباما(با همان نگاهی که بعد از حذف تیم امید به منصوریان داشت)

10-فرید شب خیز تهیه کننده خنده بازار:اباما جان استعداد کمدیت خیلی بالاست اگه تو انتخابات رای نیاوردی بیا اینجا خودم استخدامت میکنم..!


بعدالتحریر:همین مطلب در بخش وبلاگستان قلب تپنده

خبر ساز شدن یکی دیگر از دانشگاهای امل/ابراز علاقه دانشجویان شمال به pmc

سلام

وقتی تهاجم فرهنگی به دانشجویان کشوری رخنه میکند باید فاتحه ی اینده ان کشور را خواند امام خمینی (ره) در جمله ی در رابطه با اهمیت دانشگاه می فرمایند "اگر دانشگاه را ما سست بگیریم و از دست برود، همه چیزمان از دستمان رفته است".

بعضی از شبکه های ماهواره ی مثل pmc و tvp1 هدفشان صرفا داغون کردن فرهنگ ایرانی اسلامی کشور است ان هم با راهی بسیار ساده از انچه که فکرش را میتوان کرد.

بعد از انقلاب اسلامی با دو چالش فرهنگی در کشور مواجه بودیم 1- تهاجم فرهنگی2- اندیشه سکولاریسم،در بهبوبه ی انقلاب جو سکولاریسم با توجه به فضای معنوی حاکم سر در لاک خود داشت اما قضیه تهاجم فرهنگی بحث دیگریست و از همان ابتدا کشورمان را مورد هدف قرار داده بودند.

یکی از میدان های تهاجم فرهنگی شبکه های ماهواره یی هستند که نقش پررنگی در این زمینه دارند(راه های دیگر صادرات انواع مد لباس های غربی،اهنگ های مستهجن و ایجاد و سازماندهی سایت های غیر اخلاقی و....)

شبکه های manoto و bbc فارسی با توجه به حضورشان در عرصه های سیاسی مورد توجه بیشتر مسئولان کشور و عموم قرار میگیرند اما شبکه هایی مانند pmc و tvp1 چون در زمینه های سیاسی وارد نمیشوند کمتر به انها پرداخته میشود اما حقیقت ان است که در سایه این کم توجه ی این شبکه ها در حال از بین بردن فرهنگ ایرانی اسلامی و جایگزین کردن ان با فرهنگ غربی هستند.این شبکات بسیار زیرکانه افکار خود را بر بدنه ی جامعه تزریق میکنند tvp1  در این زمینه از دیگر شبکه ها پیشی گرفته این شبکه که با همکاری چهار تاجر ایرانی در المان اداره میشود مخاطبان خود را وادار میکند در قالب مسابقات مختلف کلیپ های از خوانندگی،رقصندگی و مراسم جشن ازدواجشان رو به این شبکات ارسال کنند همچنین با استفاده از مدل های ایرانی در شو های مختلف قصد عادی جلوه دادن فرهنگ برهنگی و بی حیایی را دارند درخواست فرستادن کلیپ ها و تصاویر مخاطبان ایرانی به این شبکات اسان ترین و مخرب ترین راه برای ضربه زدن به فرهنگ ایرانی اسلامی کشورمان هست


نکته ی مهم دیگر هدف قرار دادن قشر جوان جامعه است که نشان از ان دارد دشمن در کنار هیاهوی که دارد اینده کشور را هدف گرفته،نسلی که نه تجربه انقلاب و نه در حاشیه ی دفاع مقدس قرار گرفته طبیعی است که شاید در نگاه اول اولین و اسانترین راه مقابله با چنین مسائلی برخورد محکم و قاطع باشد اما به نظر من به عنوان یک جوان ایرانی به جای مقابله با چنین چالش ها و افراد روشن گری و فرهنگ سازیست..!

در اخرین اخبار داشتیم جمعی از دانشجویان دانشگاه شمال امل در حرکتی با ارسال فیلم خود به شبکه ی pmc به این شبکه ابراز علاقه کردند ظاهرا مسئولان امل خواهان برخورد با این دانشجویان هستند اما به شخصه به عنوان یک دانشجو به مسئولان دانشگاه شمال پیشنهاد میکنم به جای برخورد با این افراد درنشستی دوستانه برای این گروه از دانشجویان اهداف و نیات این شبکات و همچنین تبعات کار این دانشجویان بر جامعه را تشریح کنند قطعا نسل جوان و فهمیده ایرانی درکی بالا و فکری باز دارند و به اسانی با کمی راهنمایی راه صحیح را از بیراهه تشخیص خواهند داد.بهتر است قبل از اینکه دشمن با جوانا ما مدارا کند مسولان ما با جوانان رابطه دوستانه برقرار کنند.

قبل از انکه کار از کار گذشته شود!


پانوشت:جمعه ی دیگر امد و تو باز نیامدی..!

ایران منزلی است که پدر از دست داده

سلام

دغدغه ی هر ساله ی من در ایام رحلت امام راحل حدیثی دیگر است.باز هم 14 خرداد باز هم 15 خرداد غمی افزون بر سالگرد رحلت امام دارد این روز ها

سال پیش از شهر توریستی خود در این ایام گفته ام و بهتر است حال از تهرانی ها بگویم،چه پایتخت نشین هایی..!

اینجا تهران است 11/3/91 انگار شهر در حال تخلیه است چون هوا گرم است و راه دور و تعطیلات کم معمولا دور مشهد مقدس را خط میکشند،سرازیرند به سوی گیلان و گلستان و مازندران،با خودشان فرهنگ تجمل گرایی و پوشش تا حدودی غربی را برای شمالی ها سوغات می اورند مگر به کتشان میرود رحلت امام راحل است؟!مجردیهایشان را میگویم صدای ضبط ماشینشان انگار فراتر از حد صوت است

تهران 13/3/91 غیرت ایرانی ها اجازه نمیدهد امام تنها بماند این یک عهد دیرین است 15 خرداد 42 بود که امام برای شروع نهضت ازادی خود با پیروانش عهد بست،اری این عهد هنوز پا برجاست...


نمی گویم همه همین طورند اما این رسمش نیست که پایتخت نشین ها در این ایام به جای حضور در تهران به مسافرت بروند،اصلا به مسافرت بروند نوش جانشان اما حداقل بعضی رفتار ها را از خود بروز ندهند ایران در این روز ها همانند منزلی است که پدرش را از دست داده درست نیست بعضی در اتاق های دیگر این منزل به صاحب خانه بی توجه باشند.

ای امام راحل تو راه را به ما نشان دادی امیدوارم راهروی خوبی باشیم

و پر معنا تر از همه سال چه مناسبتی دارد این سال،در روز پدر ایران در ماتم از دست دادن پدر است

یادبود شهید محمد جهان ارا

سلام

این شعر تقدیم به محمد جهان ارا و یارانش

محمد نبودی ببینی،چه فتنه ها به پا شد

محمد نبودی ببینی،خون به دل اقا شد

محمد نبودی ببینی،انرژی هسته ی ازاد کردیم

محمد نبودی ببینی،تحریم ها به جان خریدیم

محمد نبودی ببینی،انهدام rq170 چه غوغایی داشت

محمد نبودی ببینی،چهره ی اباما چه دیدنی داشت

محمد نبودی ببینی،نسل بی حجاب خیابانی

محمد نبودی ببینی،گشت ارشاد هم نکرد دردی دوایی

محمد نبودند ببینند،حمله های ناجوان مرد عراق را

محمد نبودنند ببینند،وداع های اخر شب یاران را

محمد نبودنند ببینند،چگونه پل زدند روی کارون را

محمد نبودنند ببینند،تلالوی لحظه ی شهادت را

محمد نبودند ببینند،دوران های بی باک را

محمد نبودنند ببینند،جهان ارای بی تاب را

محمد نبوددند ببینند،شیمیایی های نایاب

محمد نبودنند ببینند،از خود گذشتگان بی پلاک

محمد نبودی ببینی،شهر ازاد گشته

خون یارانت،پر ثمر گشته


روحش شاد یادش گرامی و افتخارش باقی

دلقکی که گور ترانه هایش را کند

سلام

تابستان گذشته بود.از سر علاقه به موسیقی با اهنگ های شاهین نجفی بر خوردم.صدای وسوسه انگیزی داشت اما یک مشکل بزرگ هم در او دیده میشد.افکار زهر الودی که از پس ترانه هایش بیرون می امد.از همان زمان تصمیم گرفتم مطلبی در وبلاگم را به موضوع شاهین نجفی و اهنگ هایش اختصاص دهم که در شهریور ماه گذشته روی وبلاگم کار کردم.معمولا بر روی موضوعاتی که می فرستم اطلاعاتی جمع اوری میکنم تا مطلب پربارتر دربیاد.اول سعی کردم به اهنگ هاش گوش بدم اما مشکلی وجود داشت.متاسفانه هر اهنگ او را بیشتر از یک بار نمی تونستم تحمل کنم بنابراین رفتم سراغ مخاطبانش..!در نهایت به نتایجی رسیدم که بسیار جالب بود یکی از این نتایج این بود که مخاطبان شاهین نجفی  انسانهایی دور از مذهب نیستند یعنی در بینشون بودند کسانی که در ماه های عزاداری عاشقانه خود را وقف ائمه میکردند.حیله شاهین نجفی این بود که با صدا و ظاهر فریب دهنده افکار خود را که در حاشیه ی ترانه هایش وجود داشت را به خرد مخاطبانش میداد.ترانه ی اخر شاهین نجفی به اسم نقی یک تفاوت اصلی با دیگر ترانه هایش داشت که موجب شد اینگونه در فضای مجازی مانند بمب بترکد.نجفی در این اهنگ افکار زهر الود خود را از حاشیه به متن اصلی اورد.در واقع میتوان این گونه تشبیه کرد که شاهین نجفی پرده ی نازکی که بر روی افکارش کشیده بود را کنار زد پرده ی که مخاطبانش میدیدند اما از سر جوانی انرا نادیده میگرفتند و حالا با کنار رفتن این پرده خیلی از این جوانان با غیرت دینی خود دست از حمایت این خواننده موهن بر میکشند درواقع شاهین نجفی با این اهنگ گور ترانه هایش را کند.و این است عاقبت دلقکی که اختیاری از خود ندارد

بعدالتحریر:

امام هادی (ع):دنیا مانند بازاری است که عده ی در ان برای اخرت سود میبرند و عده ی دیگر ضرر و خسارت متحمل میشوند

دانلود اهنگ مهران باقری در جواب شاهین نجفی    دانلود کنید

دانلود کد اهنگ مهران باقری در جواب شاهین نجفی برای وبلاگ   دریافت کد

دانلود فایل صوتی دلشکسته از جسارت با صدای ذاکر اهل بیت کربلایی احسان اختریان دانلود کنید

کلیپ تصویری بررسی ترانه ی شر اعظم شاهین نجفی در اپارات 

رمز گشایی ترانه ی شاهین نجفی

در طول یکی از اهنگ های شاهین نجفی قطعه ی رو اجرا کرده بود که سه بار تکرار شد.

متن این قطعه:
به اسم اعظم شر و چش سه و تن مانا
به تثلیث دو سر کوه مخفی وخط ناخوانا
به آلت مقدس حالت نامیر آتش
شر اعظم یاختو سینا رژی ناکی وناوش
لی یوادش کوخنی ربی سنی خوراتنو لهلی به عینی
تو تیری سیکس راخنا حنی لنا حونی ژرا عنی و عدی
مارح وت یارب زج هدجس
مارح وت یارب زج هدجس
مارح وت یارب زج هدجس

در ابتدا خیلی از هوادارن شاهین این متن براشون مبهم مونده بود و چندین و چند کامنت در فیس بوک و جاهای مختلف پیرامون این متن فرستاده شد که هیچکدوم از اونها توسط شاهین یا امین وحید پاسخ داده نشد.
اما به تازگی یکی از کاربران فیس بوک متنی رو منتشر کرده که در اون در مورد قطعه ذکر شده توضیحاتی داده که قابل تامله:

به اسم اعظم شر و چش سه و تن مانا
اینجا خیلی واضح داره میگه به نام شیطان و جانور سه چشم که در انجیل اومده و تن مانا یعنی اون روح جاویدان شیطانی
به تثلیث دو سر کوه مخفی وخط ناخوانا
تثلیث دو سر منطورش تثلیث دجال ،جانور آخر الزمان و فاحشه بزرگ در انجیله در برابر پدرفپسر روح القدس .جنگ این دو تثلییث در اورشلیم اتفاق می افته که همون کوه مخفیه صیهونه با کتابی که فقط کسانی که به شیطان ایمان داشته باشن می تونن بخونن طبق گفته ی انجیل
به الت مقدس حالت نامیر اتش
آلت مقدس نماد شیطان پرستهاست منظورش ابلیسک هستش . یعنی زایش جاویدان ابلیس که تو فیلم ۶۶۶ هم اومده و آتش هم که می دونید نماد شیطان پرستاس
شر اعظم یاختو سینا رژی ناکی وناوش
اینجا دیگه همش حروفه ابجده حالا اینو بیخیال شید و برید سر بقیه! فقط بدونید این کلمات عربی نیس .اشتباه نکنید اینا حروف ابجده.
لی یوادش کوخنی ربی سنی خوراتنو لهلی به عینی
تو تیری سیکس راخنا حنی لنا حونی ژرا عنی و عدی
ایناجا میگه تو تیری سیکس یعنی ۳ تا شیش.یعنیto three six و بقیشم که هنوز رمزگشایی نشده!
مارح وت یارب زج هدجس

و در نهایت این جمله که رمز این شعره:کافیه کل جمله رو بر عکس کنید : سجده جز برای تو حرام


صفحه ی مخالفان شاهین نجفی در فیس بوک

نقد چند عملکرد شبکه ی های ماهوراه ی

سلام

شبکه های ماهواره ی من و تو،بی بی سی فارسی و صدای امریکا در چند وقت اخیر در ادامه روند خصمانه ی علیه جمهوری اسلامی دست به هر عملکرد مضحکانه ی که می توانستند زدند.

بارز ترین این عملکرد ها عبارتند از:

1-مانور رسانه ی شدید بر خبر دیپلمات ایرانی در برزیل:این شبکه ها با مانور بر روی این خبر حتی بعد از چندین روز،سعی در منفی جلوه دادن جمهوری اسلامی و مردم ایران شدند انها هربار در کنار پخش این خبر صحبت های رامین مهمانپرست را هم بازتاب میدادند.

یقینا هیچ کشوری در ابتدا همچنین خبری رو تایید نمیکند و اظهارات مهمانپرست در چارچوب سیاست کشور بود که طبیعی است اما این اظهارات باعث نشد تا قضیه ماسمالی شود،دیپلمات متخلف به کشور برگرداننده شد تا مجازات شود.

حال جای بسی سوال و تفکر است که چرا این رسانه ها در قبال ازارو اذیتی که هر روزه سربازان امریکایی در قبال زنان در ارتش مرتکب میشوند خفقان گرفته اند و لب نمی گشایند!!شاید میترسند بودجه شبکه هایشان قطع شود.و جالب است اغلب شکایت ها ی زنان مورد تجاوز قرار گرفته در ارتش امریکا تبعات معکوس برای انها دارد.

هیچ نظام و کشوری از جمله ایران نمی تواند ادعا کند که دارای افرادی پاک در کل بدنه حکومت است بلکه کمتر بودن این افراد مقیاس است

به طور مثال مقایسه کنید که دیپلمات های ایالات متحده امریکا بیشتر درگیر فساد اخلاقی هستند یا دیپلمات های جمهوری اسلامی ایران؟؟!!

2-ادرس:بهارستان


شبکه من و تو در استانه ی دور دوم انتخابات مجلس دست به ساختن عجله ی مستندی تحت عنوان "ادرس:بهارستان" زد که اسما مربوط به تاریخ مجلس اسلامی بعد از انقلاب بود اما محتوا ی ان هر جا از نظام که ظاهرا به نفع غربی ها بود را تشریح میکرد.جالب است دربین هشت دوره مجلس بیشترین مانور این مستند بر روی مجلس ششم بود

دلیل این امر چه بود؟

برای دلیل این امر ابتدا باید خصوصیات مجلس ششم را بدانید

اکثریت کرسی های این مجلس در اختیار اصلاح طلبان بود.به اظهار برخی نمایندگان در ان زمان اکثریت نمایندگان حتی نماز هم نمی خوانند.بعد ها مشخص شد هدف این نمایندگان که گروه های لایئک هم در ان دیده میشد مقام معظم رهبری بود.تعدادی از نمایندگان ششم اکنون در خارج از کشور به سر میبرند و اغلب در تحلیل های سیاسی شبکه های ماهواره ی شرکت میکنند(تا کنون باید دلیل اینکه چرا این مستند بیشتر بر روی مجلس ششم زوم کرد را دانسته باشید)

نکته ی جالب دیگر در مورد این مستند خطاب اصولگرایان مجلس با نام حامیان ایت الله خامنه ی و اصلاح طلبا با نام دوم خردادی بود!!

سازندگان این مستند قصد داشتند با این القاب وانمود کنند که اصلا طلبان مخالف نظام و رهبری هستند و این جبهه را در مقابل اصولگرایان قرار دهند(به نظر کمی مضحکانه تر میرسد)

مصطفی کواکبیان از اصلاح طلبان معروف همواره اعلام کرده که اصلاح طلبان همواره از حامیان نظام و ولایت فقیه هستند.

باید منتظر نشست و دید که مردم چه جوابی روز جمعه به سازندگان این مستند میدهند!.

3-نوبت شما:مخالفت با اسلام هراسی در اروپا

برنامه نوبت شما جدیدا اختصاص پیدا کرده به موضوع اسلام هراسی در اروپا و دفاع از حقوق مسلمانان.این شبکه واقعا نماد خوبی از انگلستان(روباه پیر)است

هیچ کلکی در کار نیست هدف واقعا دفاع از حقوق مسلمانا در اروپاست.

این شبکه باید ژست بی طرفانه ی خود را حفظ کند تا اگر فرصتی پیش امد همانند فتنه 88 بتواند از اب گل الود ماهی بگیرد.و چه موضوعی بهتر از مخالفت با اسلام هراسی در اروپا!!محتوایت این برنامه هیچ اثری بر مسئولان اروپایی ندارد مخاطبان این شبکه فارسی زبان ها هستند نه مسئولین اروپایی.

و اما طرح دو سوال

1-اگر بی بی سی واقعا مدافع حقوق مسلمانا است چرا این موضوع را به شبکه ی اصلی بی بی سی نمیبرند تا مسئولین اروپایی از ان با خبر شوند

2-چرا بی بی سی فارسی به اسلام در ایران نمی پردازد؟؟!!

بی بی سی فارسی با موضوعی که برای بخش نوبت شما انتخاب کرده قصد تاثیر گذاری بر اروپا را ندارد بلکه قصد نفوذ در میان مردم ایران را دارد


پانوشت:دلیل مقارن شدن نوشته هایم با شب جمعه را نمیدانم اما هر چه است برای فرجش دعا کنید

دانشجویان اینجا دانش اموز هم نیستند/در دانشگاه به کسی باج نداده ام

سلام

اصولا ادمی خود مختار هستم و دلیلی نمیبینم نصیحت های افراد پایشان را از راهنمایی کردن فراتر بذارند.سیاست بازی را از دوستان بارز سیاسی خودم به خوبی یاد گرفتم و خوب میدونم در مواقع مختلف باید چه عکس العمل های نشان داد.

تا حالا چهار ترم را در دانشگاه ازدا اسلامی گذروندمو به خوبی بر ابعاد ان تسلط پیدا کردم.

فقط یک کلام

اینجا دانشجویان از دانشگاه عقب ترند

تمام بدبختی های ما در همین جمله معنا میشود ان هم نه در دانشگاه ایت الله املی که در ان مشغول تحصیلم بلکه در تمام سیستم دانشگاه ازاد در سرار کشور.

90در صد دانشجویان دانشگاه ازاد اسلامی نه کاری با جامعه دارند نه سیاست نه دین نه اجتماع نه فرهنگ و نه روحیه ی شرکت پذیری بیشترشان هم به خاطر خیلی چیز ها(فکر کنید مثلا به خاطر چه چیز های پیش و پا افتاده ی)از حق خود میگذرند.

کارکنان کارمندان اساتید و روسا ی دانشگاه هم در قبال این طرز رفتار دانشجویان به دو گروه تقسیم میشوند

1-گروهی که با این رفتار کنار امده و اغلب هم با دانشجویان از در دوستی وارد میشوند در این گروه بعضی ها هم سعی دارند بر دانشجو تاثیر گذاشته و انها را به خودباوری برسانند که جای بسی خوشحالی به حال دانشگاه ازادا اسلامی دارکه که هنوز همچین کارکنانی و اساتیدی هم در این دانشگاه پیدا میشوند

2-گروه دوم سعی دارند از این رفتار دانشجویان سواستفاده کرده و بر انها سوار بشوند

ده درصد باقی مانده از دانشجویان که جز 90درصد بی خیال قرار نمیگیرند با این گروه(گروه دوم)از اساتید و کارکنان به مشکل های اساسی بر میخورند..!

کلا به جز اساتید که برایشان احترامی خاص قائلم تا کنون به قشر دیگه ی در دانشگاه اجازه ی سوار شدن نداده ام

از ریس دانشکده گرفته تا مسئول اموزش و حراست،انجایی که متوجه سواستفاده شوم بی پروا از حق خود دفاع کردم  تا جایی که  با این مسئولین درگیری هم پیدا کردم که هر کدام ابعاد خودش را داشت.اما از حق خود نگذشته ام.

یکی از این تنش ها با ریاست عالی دانشکده جناب دکتر اسماعیل فتاحی بود که بیان چند نکته در باب ان ضروری است.

ایشان همواره دانشجو را با نگاه برده میپنداشتند و معمولا رفتار خوبی از خود با دانشجو نشان نمیدادند.از قضا یک روز از شانس بدشان به پست من افتادند و همان اشو همان کاسه من هم بر حسب روحیه ی که از خود شرح دادم چنان اشی برایشان پختم که یک وجب رویش روغن بود،ان هم چه روغنی

اما نکاتی که باید در این باب ذکر شود.

1-ایشان بر خلاف مدرکشان که دکتری است فکر بسیار بسته ی داشتند تا جایی که تصور میکردند تمام توطئه ها علیه ایشان توسط مدیر روابط عمومی صورت گرفته(به دلیل رابطه ی خوبم با روابط عمومی همچین اتهامی زدند)در واقع اصلا تصورش را نمی کردند که یک دانشجو ممکن است تا این حد خطرناک و دردسر ساز باشد ان هم دانشجوی دانشگاه ازاد اسلامی!که مایه ی بسی تاسف است

2-این خبر که به سرعت در دانشکده پیچید باعث ستایش دیگر دانشجویان از شخص برخورد کننده با ریس دانشکده یعنی بنده شد.بعضی هایشان که مرا میشناختند الحق تا پای جان ایستادند!که این هم جای بسی تاسف داشت

دانشجویانی که توان دفاع از حق خود را نداشتند!!

فرق بزرگی بین دانش اموز و دانشجو ست

دانش اموز کارش صرفا درس خواندن است و دانشجو علاوه بر درس خواند باید حضور فعالی هم در جامعه داشته باشند

و کلام اخر

دانشجوییان اینجا دانش اموز هم نیستند


یادبود شهید منتظرقائم

سلام

زمانی که دوره ی راهنمایی بودم همش برام سوال بود که شهید منتظر قائم کیه؟!دو سال اول دوره ی راهنمایی رو تو مدرسه ی گذروندم که اسمش رو شهید منتظر قائم گذاشته بودند.

وقتی برای اولین متوجه جریان شهادت شهید منتظر قائم شدم برام جالب بود که که بین این همه شهدای که در دوران دفاع مقدس اهدا کردیم نام شهیدی که قبل از جنگ تحمیلی به شهادت رسیده بود را برای مدرسه مون انتخاب کردن!!

شهیدی که به دست نیرو های به ظاهر خودی به شهادت رسیده بود.

نحوه ی شهادت شهید محمد منتظر قائم در ادامه این جریان

ادامه نوشته

امان از دست مشرق

امرز مطابق هر روز در حال مشرق گردی(مشرق نیوز) بودم که چند تا عکس توجه منو بدجوری به خودش جلب کرد.

اولین عکس با این تیتر کار شده بود:شرم یک مرد در برابر خانواده

حتی تحمل همچین عکسی خیلی سخته.وقتی به این موضوع فکر میکنم که قبل انقلاب تعداد خانواده های زیر خط فقر اونقدر زیاد بود که برای افراد عادی به نظر میرسید و شاید احتمالا به راحتی از کنارش میگذشتند خدا رو شکر میکنم که دهه هفتادی ام!همین که همچین عکسی تو این زمان برامون کلیشه ی نیست نشان از پیشرفت کشوره..!

اما عکس دوم:

تیتر عکس:اخرین دیدار مادر و پسر!

نمی دونم با دیدن این عکس چه قدر دلتون لرزید!یه پیشنهاد دارم خودتون را بذارید جای یه مادر که این صحنه رو میبینه یا این عکس و به مادرتون نشون بدید و واکنشش رو ببنید!اگه طاقتتون زیاده پیشنهاد میکنم خودتون جای همین مادر بذارید.

به امید نابودی هر چه زودتر اسرائیل

عکس سوم:

تیتر عکس:مطهری و کواکبیان کنار هم در مجلس


اگه من جای سردبیر مشرق بودم اینجوری تیتر میزدم:

عکس/بهترین نماینده های مجلس هشتم

یا

عکس/شجاع ترین نماینده ها

اینم میشه

عکس/موی دماغ دولت!


پی نوشت:مشرق نیوز از سایت های مورد علاقه ی من برای خبرگیریه!

ادم ها چه قدر بیکارند

سلام

هر کسی از کاری که انجام میده منظوری داره حالا فکر کنید یه نفر یه سال واسه یه کاری هدف گذاری کنه  و صبر داشته باشه تا نتیجه واقعیی بگیره اونوقت یه ادم بیکار پاشه بیاد همه چیز و بزنه خراب کنه و بره..!

این مقدمه رو اومدم تا بگم سر نظر سنجی وبلاگم دقیقا همین بلا اومده نظر سنجی که اسفند امسال یک ساله میشه و کلی هم دنبالش میکردم یه ادم بیکار پیدا شده و احتمالا صرفا برای خالی کردن عقده های سیاسی رای سید محمد خاتمی رو کلی جابه جا کرده.در حالی که تو نظر سنجی اختلاف محمود احمدی نژاد و خاتمی دو تا به نفع احمدی نژاد بوده طی یک روز بیستا رای خاتمی بالاتر از احمدی نژاد شده!!این در حالیه که اختلاف این دو نفر تو این یک سال به ندرت از ده تا رای بیشتر میشد ضمنا وبلاگ بنده هم تو این یه ماهه اخیر نشده که بازدید کننده روزانش بیشتر از بیست بشه.حالا خوبه وبلاگ من نه بازدید کننده انچنانی داره نه تاثیر زیادی اما بهتره یکم فرهنگ داشته باشیم.دوستان توجه کنن فرهنگ فقط در فضای حقیقی نیست فضای مجازی هم یه فرهنگ هایی داره البته یه تفاوت هایم هست مثلا از یه ادم بی فرهنگ تو فضای حقیقی میشه نتیجه گیری کرد که خوب تربیت نشده اما از یه  ادم بی فرهنگ تو فضای مجازی همان طور که گفتم میشه نتیجه گرفت که عقده یی تشریف داره.

به هر حال این نظر سنجی دیگه برای من یکی که معتبر نیست و ان شاالله در روز های اینده نظر سنجی دیگه ی رو ترتیب میدم خواستم تا مخاطبان ثابت وبلاگ که هرز چند گاهی به ما سر میزنن در جریان باشند و همین جا هم از همشون در شرکت در این نظر سنجی تشکر میکنم.

بعدالتحریر:لازم به ذکر که خودم تو نظرسنجی وبلاگ به جناب هاشمی رفسنجانی رای دادم

صدای منو از درون اتاقم در حالی که دارم کنار پنجره حسابی از استقلال کشورم لذت میبرم میشنوی.

این رو به بقعیه هم بگو:

سی و سه سال گذشت و هیچ غلطی نتونستید بکنید جناب اباما!